2014-08-18، 12:38
... الهي، من صداي تو را نمي شنوم،
اما گوشهايم نام تو را در هر صدايي مي جويند
و دهانم در روز و شب نام تو را مي خواند.
الهي اي شاه من، اي سرور من، مولاي من،
اين منم، گداي تو،
اين منم محتاج تو،
اين منم سرباز وفادار تو،
الهي تسليم و خدمتگزار توام،
مرا به حضورت بپذير.
اي پروردگار بخشنده و آسمانيم
دوستت دارم.
نيازهايم را بر من ببخش،
و بزرگترين نياز من حضور تو است.
گناهانم را ببخش و مرا تطهير کن،
که بزرگترين گناه من فراموشي تو است.
آه الهي، آه دل مرا بشنو و به سوي من آ
به من بازگرد
زيرا چه بسيار مشتاق بازگشت توام،
به من بازگرد فدايت شوم،
جان مرا از حضورت لبريز کن
بگذار دلبستگي ها و خواسته هايم را
در تو بسوزانم و قرباني کنم،
بگذار خود را در تو قرباني کنم.
سرورم فدايت شوم،
بگذار هر لحظه در تو بميرم
و هر بار از حضور تو زنده شوم،
عشق خود را بر من بريز و تنهايي مرا با حضور خود پر کن،
بگذار در تو نفس بکشم
اي نفسهاي من
الهي، الهي، الهي،
اي که با مني و من بي توام ،
اي يار من که تو را از ياد برده ام،
اي معشوقي که تو را گم کرده ام،
بگذار تو را بيابم،
اي عزيزترينم،
اي خوبترينم،
اي محبوب من،
بگذار حضورت را تجربه کنم و در عشق ات بميرم.
هرگز توان خود را در تغییر دادن خویش دست کم نگیر