2014-09-06، 10:47
آنكه بي باده كند جان مرا مست كجاست ؟ ...
وانكه بيرون كند از جان و دلم دست كجاست ؟ ...
وانكه سوگند خورم ، جز به سر او نخورم ....
وانكه سوگند من و توبه ام ، اشكست كجاست ؟ ...
وانكه جانها به سحر نعره زنانند از او ....
واانكه ما را غمش از جاي ببردست ، كجاست ....
جان ، جانست وگر جاي ندارد ، عجب .!!...
اين كه جان ميطلبد ، در تن ما هست كجاست ؟ ....
پرده ي روشن دل بست ، و خيالات نمود ....
وآنكه در پرده چنين پرده ي دل بست كجاست ؟ ...
عقل تا مست نشد ، چون و چرا پست نشد ....
وآنكه او مست شد ، از چون و چرا ، رست كجاست ؟ ...
"مولوي"
وانكه بيرون كند از جان و دلم دست كجاست ؟ ...
وانكه سوگند خورم ، جز به سر او نخورم ....
وانكه سوگند من و توبه ام ، اشكست كجاست ؟ ...
وانكه جانها به سحر نعره زنانند از او ....
واانكه ما را غمش از جاي ببردست ، كجاست ....
جان ، جانست وگر جاي ندارد ، عجب .!!...
اين كه جان ميطلبد ، در تن ما هست كجاست ؟ ....
پرده ي روشن دل بست ، و خيالات نمود ....
وآنكه در پرده چنين پرده ي دل بست كجاست ؟ ...
عقل تا مست نشد ، چون و چرا پست نشد ....
وآنكه او مست شد ، از چون و چرا ، رست كجاست ؟ ...
"مولوي"
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....