2014-09-17، 08:06
عاقبت وصلش مرا از خویشتن خشنود کرد
پر زدن در باغ او میل مرا محدود کرد
پر زدن در باغ او میل مرا محدود کرد
در رهش اندیشه ها رفتند و در این آزمون
پیچ و تاب زلف او ما را چنین مردود کرد
پیچ و تاب زلف او ما را چنین مردود کرد
گرچه در عشقش زمانی را به آتش سوختم
آتشی در زیر خاکستر مرا بی دود کردخواستم شعری بگویم که نگوید مست است!!
مستی چشمش مرا هم مست و خواب الود کرداز تو گفتن یا شنیدن نزد من اشکال نیست
گرچه ایمان مرا عشقت به دل مسدود کردنرگس بهارلویی
آتشی در زیر خاکستر مرا بی دود کردخواستم شعری بگویم که نگوید مست است!!
مستی چشمش مرا هم مست و خواب الود کرداز تو گفتن یا شنیدن نزد من اشکال نیست
گرچه ایمان مرا عشقت به دل مسدود کردنرگس بهارلویی
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق