2014-09-26، 03:16
نام دختران ایرانی که با (د) شروع می شوند[size=7pt]دوشنبه چهاردهم اسفند 1391 8:40
ردیف | اسم فارسی | معنی نام |
۱ | دارینا | زرگر، طلاساز، مجازا به معنی “ارزشمند و گران بها” |
۲ | دارینه | اسم روستایی است حوالی سقز |
۳ | دالیا | اسم گلی است. |
۴ | داماسپیا | نام همسر اردشیر شاه پادشاه هخامنشی |
۵ | دامینه | جاری و روان، به معنای دانش و دانایی نیز آمده است. |
۶ | دایانا | زیبا و گرانمایه مثل زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا (الهه آب) است. |
۷ | دخت مهر | دختر خورشید |
۸ | درافشان | بخشنده، آنکه مروارید می افشاند، دارای فصاحت و زیبایی، دختر دانا و زیبا |
۹ | دربها | بانوی ارزشمند، دختری که مانند مروارید ارزشمند است، نام همسر کورش کبیر |
۱۰ | درخشا | درخشان |
۱۱ | درخشنده | روشن و تابان، آنکه در جمع می درخشد. |
۱۲ | درستی | نام دختر انوشیروان پادشاه ساسانی |
۱۳ | درفشان | درخشان و روشن |
۱۴ | دریا | توده پهناور از آب شور که بخش وسیعی از زمین را در بر گرفته و کوچکتر از اقیانوس است. |
۱۵ | دریادخت | مرکب از دریا + دخت (دختر) = دختر دریا |
۱۶ | دریاناز | مرکب از دریا و ناز، مایه ناز و مباهات دریا یا به معنای دریای ناز، دارای زیبایی و لطافت فراوان، زیبا و قشنگ |
۱۷ | درین | مانند در و گوهر شئ گرانبها و ارزشمند مرکب از در به معنای مروارید و پسوند شباهت |
۱۸ | دل آرا | موجب آرامش و شادی دیگران، محبوب، معشوق، از شخصیت های شاهنامه، نام مادر روشنک همسر داراب در زمان اسکندر مقدونی farsi girl names |
19 | دل آرام | موجب آرامش و آسایش خاطر، محبوب، معشوق، آنکه دل آرامی دارد. |
۲۰ | دل آسا | موجب تسکین و آسایش دل |
۲۱ | دل آویز | زیبا، دلنشین، محبوب |
۲۲ | دل افروز | موجب شادی و خوشی دل، شاد وخرم، محبوب و معشوق، از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری ایرانی در سپاه کیخسرو پادشاه کیانی |
۲۳ | دل انگیز | پسندیده، خوب و زیبا |
۲۴ | دل بهار | کسی که قلبش مانند بهار سبز و زنده است. |
۲۵ | دلارا | دل آرا |
۲۶ | دلارام | دل آرام |
۲۷ | دلبان | محافظ و نگهدارنده دل |
۲۸ | دلبر | زیبا، جذاب، معشوق |
۲۹ | دلپذیر | مطبوع، پسندیده |
۳۰ | دلپرور | بسیار مطبوع، پرورش دهنده دل |
۳۱ | دلجو | غمخوار، تسلی دهنده دل، معشوق، زیبا و پسندیده |
۳۲ | دلدار | معشوق، محبوب، شجاع، مهربان، با محبت اسم فارسی دختر |
۳۳ | دلربای | زیبا، جذاب، محبوب، معشوق، نام نوعی عتیق که دارای دانه های ریز براق است. |
۳۴ | دلستان | دلربا |
۳۵ | دلشاد | خوشحال، شاد |
۳۶ | دلفروز | موجب شادی دل، زیبا و پسندیده، آنکه وجودش موجب روشنی و آرامش دل ها می شود. |
۳۷ | دلکش | جذاب، خوب و زیبا، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی |
۳۸ | دلگشا | خوش منظره، با صفا، شادی بخش، فرح بخش، نام باغی زیبا در شیراز نیز می باشد. نام اصیل فارسی |
۳۹ | دلگون | مرکب از دل + گون (مانند) |
۴۰ | دلناز | موجب فخر و مباهات دل، زیبا، مطبوع |
۴۱ | دلنواز | آرامش بخش، مهربان و دلسوز، محبوب ومعشوق، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی |
۴۲ | دلنوش | گوارای دل، مطبوع |
۴۳ | دلوار | نام شهری در استان بوشهر،محل تولد رئیس علی دلواری مبارز و وطن پرست شجاع ایرانی |
۴۴ | دلیار | یار دل، مونس جان، همراه دل |
۴۵ | دمن | دامنه کوه یا پهنه دشت |
۴۶ | دنا | نام قله ای معروف از رشته کوهای زاگرس در استان فارس |
۴۷ | دهما | پارسا |
۴۸ | دیبا | نوعی پارچه ابریشمی معمولاً رنگین را گویند. |
۴۹ | دیدار | ملاقات، دیدن، چهره، صورت |
۵۰ | دینارگیس | دینار (یونانی) + گیس (فارسی)، دارای مویی به رنگ طلا، نام زنی در منظومه ویس و رامین |
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق