2014-09-27، 07:55
گیاه وحشی کوهم،نه لاله گلدان
مرا به بزم خوشیهای خودسرانه مبر
به سردی خشن سنگ خو کرده دلم
مرا به خانه مبر،زادگاه من کوه است
ز زیر سنگی، یک روز سر زدم بیرون
به زیر سنگی ،یکروز میشوم مدفون
سرشت سنگی من اشیان اندوه است
جدا زیار و دیارم دلم نمیخندد
ز من طراوت و شادی و رنگ و بوی مخواه
گیاه وحشی کوهم، در انتظار بهار
مرا نوازش و گرمی به گریه میارد
من گیاه وحشی کوهم،مرا به خانه مبر
سرشت سنگی من اشیان اندوه است
جدا زیار و دیارم دلم نمیخندد
ز من طراوت و شادی و رنگ و بوی مخواه
گیاه وحشی کوهم، در انتظار بهار
مرا نوازش و گرمی به گریه میارد
من گیاه وحشی کوهم،مرا به خانه مبر
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق