2014-10-03، 03:00
رفتن و خود رو بیهوده کاستن سر نهادن بر سیه دل سینها
سینه الودن به چرک کینه ها در نوازش نیش مار یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن زر نهادن در کف طرار ها
گم شدن در پهنه بازار ها این دل تنگ من و این دود عود؟
در شبستان زخم های چنگ و رود؟ این فضای خالی و پروازها؟
این شب خاموش و این اوازها؟
فروغ فرخزاد
سینه الودن به چرک کینه ها در نوازش نیش مار یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن زر نهادن در کف طرار ها
گم شدن در پهنه بازار ها این دل تنگ من و این دود عود؟
در شبستان زخم های چنگ و رود؟ این فضای خالی و پروازها؟
این شب خاموش و این اوازها؟
فروغ فرخزاد
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم