2014-10-08، 08:00
انسان در شب تاريك روح به سر مي برد. بيرون از وجودش صبح روشن است اما درونش شبي تاريك. لحظه اي كه درونت صبح روشن شود يك مسيح مي شوي. يك بودا مي شوي.
زندگي فرصتي است براي طلوع خورشيد درون. خورشيد درونت بايد طلوع كند و مي تواند طلوع كند. منتظر توست. منتظر اشاره اي از توست تا رخ بنماياند. كافي است بگويي «من آماده استقبال از تو هستم، خوش آمدي » تا معجزه رخ دهد.
انسان هوشمند جست و جوي خود را از درون خويش آغاز مي كند و اين نخستين اكتشاف اوست، زيرا وقتي كه نداني در درونت چيست چگونه مي تواني دور دنيا را جست و جو كني؟ درونت دنيايي بسيار پهناور است. و كساني كه به درون خود نظري انداخته اند، بي درنگ آن دنياي پهناور را يافته اند- نه با پيشرفت تدريجي، بلكه با بصيرت ناگهاني.
«اُشو»
زندگي فرصتي است براي طلوع خورشيد درون. خورشيد درونت بايد طلوع كند و مي تواند طلوع كند. منتظر توست. منتظر اشاره اي از توست تا رخ بنماياند. كافي است بگويي «من آماده استقبال از تو هستم، خوش آمدي » تا معجزه رخ دهد.
انسان هوشمند جست و جوي خود را از درون خويش آغاز مي كند و اين نخستين اكتشاف اوست، زيرا وقتي كه نداني در درونت چيست چگونه مي تواني دور دنيا را جست و جو كني؟ درونت دنيايي بسيار پهناور است. و كساني كه به درون خود نظري انداخته اند، بي درنگ آن دنياي پهناور را يافته اند- نه با پيشرفت تدريجي، بلكه با بصيرت ناگهاني.
«اُشو»
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق