2014-10-15، 06:26
" انتظار برای آمدن منجی "
فعالیت مذهبی ها این است : انتظار برای آمدن منجی .
مسیح طلوع کرد . یهودیان قرنها منتظر چنین مردی بودند – سپس این اتفاق افتاد و همانها که قرنها منتظر او بودند ، نتوانستند باورش کنند ، با او چه کردند ؟ !!
آنها ه
مچنان به انتظارشان خو گرفته بودند به آن معتاد شده بودند. حال اگر این مرد همان است پس از این به بعد ما چه خواهیم کرد ؟ پس انتظار متوقف خواهد شد . ما باید متوقف شویم ، در حقیقت انتظارشان فعالیت اصلیشان شده بود .
کل فعالیت مذهبی شان این بود : انتظار برای آمدن منجی .
و حالا ناگهان این مرد آنجاست و می گوید " من اینجا هستم " ! اما آنها ترجیح می دهند به انتظارشان برای دیدن او وفادار باشند . زیرا با دیدن این مرد همه چیز تمام خواهد شد . حالا آنجا چیزی برای انتظار نخواهد بود . آینده نابود می شود ، امید ناپدید می شود . ذهنهای کهنه به انتظارشان معتاد شده اند . ذهنهای کهنه به بدبختیشان و به محرومیتهایشان معتاد شده اند . حالا این برایشان خیلی زیاد است .
و من به تو می گویم : اگر او دوباره بیاید یهودیان باز هم او را نمی پذیرند .
انسانها در زندان خود خانه کرده اند و آن را تزیین کرده اند حالا چطور به سمت آسمان حرکت کنند ؟ آسمان باز – جایی که گاهی خورشید بسیار سوزان است و گاه باران می بارد و گاهی سرد و گاهی گرم است . این خطرناک است . آنهادر زندان پناه گرفته اند . !!
کل فعالیت مذهبی شان این بود : انتظار برای آمدن منجی .
و حالا ناگهان این مرد آنجاست و می گوید " من اینجا هستم " ! اما آنها ترجیح می دهند به انتظارشان برای دیدن او وفادار باشند . زیرا با دیدن این مرد همه چیز تمام خواهد شد . حالا آنجا چیزی برای انتظار نخواهد بود . آینده نابود می شود ، امید ناپدید می شود . ذهنهای کهنه به انتظارشان معتاد شده اند . ذهنهای کهنه به بدبختیشان و به محرومیتهایشان معتاد شده اند . حالا این برایشان خیلی زیاد است .
و من به تو می گویم : اگر او دوباره بیاید یهودیان باز هم او را نمی پذیرند .
انسانها در زندان خود خانه کرده اند و آن را تزیین کرده اند حالا چطور به سمت آسمان حرکت کنند ؟ آسمان باز – جایی که گاهی خورشید بسیار سوزان است و گاه باران می بارد و گاهی سرد و گاهی گرم است . این خطرناک است . آنهادر زندان پناه گرفته اند . !!
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق