2014-10-16، 02:22
نامه ای به خدا یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بودنامه ای به خدا !با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود :خدای عزیزم بیوه زنی ۸۳ ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد.دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.این تمام پولی بود که تاپایان ماه باید خرج می کردم.یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر ازدوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانمبخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم.تو ای خدای مهربان تنهاامید من هستی به من کمک کن…کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد.نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند.در پایان ۹۶ دلار جمع شد و برای پیرزنفرستادند…
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند.عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت.تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود: نامه ای به خدا !همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنینبود:خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم .با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را باهم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی...
البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند …!!!
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند.عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت.تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود: نامه ای به خدا !همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنینبود:خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم .با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را باهم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی...
البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند …!!!
پروردگارا ! از حمایت بیکرانت بی نهایت سپاسگزارم !!