2014-10-17، 11:55
13 اردیبهشت a day at a time از کتاب اندیشه امروز
گاهي در گروه با افرادي روبرو ميشويم كه سعي در جدا بون از گروه و تكروي دارند.اين افراد مرا به ياد روزهاي اول خود در برنامه مياندازد، كه به تنهايي سعي ميكردمبار تمام مشكلات را در تنهايي بر دوش كشم. امروز آموختهام كه روح همكاري وتعاون كه بر روابط اعضاء گروه حاكم است يكي از نكات مثبت درباره گروه ميباشد.با تكيه براين نيرو من ديگر اجباري ندارم كه در «تنهايي» فكر كنم و در «تنهايي» عملكنم. با بهرهگيري از اين نيرو من ميتوانم با ديد روشنتري به خود و به راهي كهميروم بنگرم و در موارد لزوم از آن استفاده كنم.هنگامي كه با مشكلي روبرو ميشوم كه راه حلي براي آن پيدا نميكنم آيا از خودميپرسم كه دوستان من كجا هستند؟آيا تسليم شدن به اين وسوسه كه «من به تنهايي قادرم» بهبودي مرا با مخاطراتجدي روبرو نخواهد كرد؟هنگاميكه «روحيه تك روي» و «تنها عمل كردن» بر من غالب ميشود آيا قادرخواهم بود كه از ارتفاعي بالاتر به خود بنگرم و نقطهاي را كه به سوي آن در حركتهستم تشخيص دهم؟
«اعتياد بيماري تنهايي است»
گاهي در گروه با افرادي روبرو ميشويم كه سعي در جدا بون از گروه و تكروي دارند.اين افراد مرا به ياد روزهاي اول خود در برنامه مياندازد، كه به تنهايي سعي ميكردمبار تمام مشكلات را در تنهايي بر دوش كشم. امروز آموختهام كه روح همكاري وتعاون كه بر روابط اعضاء گروه حاكم است يكي از نكات مثبت درباره گروه ميباشد.با تكيه براين نيرو من ديگر اجباري ندارم كه در «تنهايي» فكر كنم و در «تنهايي» عملكنم. با بهرهگيري از اين نيرو من ميتوانم با ديد روشنتري به خود و به راهي كهميروم بنگرم و در موارد لزوم از آن استفاده كنم.هنگامي كه با مشكلي روبرو ميشوم كه راه حلي براي آن پيدا نميكنم آيا از خودميپرسم كه دوستان من كجا هستند؟آيا تسليم شدن به اين وسوسه كه «من به تنهايي قادرم» بهبودي مرا با مخاطراتجدي روبرو نخواهد كرد؟هنگاميكه «روحيه تك روي» و «تنها عمل كردن» بر من غالب ميشود آيا قادرخواهم بود كه از ارتفاعي بالاتر به خود بنگرم و نقطهاي را كه به سوي آن در حركتهستم تشخيص دهم؟
«اعتياد بيماري تنهايي است»
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست