2014-11-25، 11:28
فقدان توانایی و اراده شخصی
نیروی محرک ما در زندگی از کنترل ما خارج شده بود ، من عاجز بودم به این دلیل که هیچ چیز به جز مواد مخدر قادر نبود مرا وادار به این همه خطا و گناه کند. من عاجز بودم به این دلیل که به انجام کارهایی دست می زدم که دقیقا بر خلاف عقایدم بودند. من عاجز بودم به این دلیل که وقتی از روی بیماریم عمل میکردم کاملا تغییر شخصیت می دادم (بی رحم بودم - بی اراده بودم- بی محبت بودم- مغرور بودم- متکبر بودم - حسود و دارای نواقص شخصیتی و اخلاقی بی شمار بودم، ظاهری آشفته داشتم - زندانی میشدم- بهم ریختگی داشتم- نامنظمی داشتم- نیمه تمام گذاشتن کارها را داشتم – ترورشخصیت و بوجودآمدن زمینه های منفی در تمام امور نمایان بود
آخه هر چقدر بنویسم تموم نمیشه
نیروی محرک ما در زندگی از کنترل ما خارج شده بود ، من عاجز بودم به این دلیل که هیچ چیز به جز مواد مخدر قادر نبود مرا وادار به این همه خطا و گناه کند. من عاجز بودم به این دلیل که به انجام کارهایی دست می زدم که دقیقا بر خلاف عقایدم بودند. من عاجز بودم به این دلیل که وقتی از روی بیماریم عمل میکردم کاملا تغییر شخصیت می دادم (بی رحم بودم - بی اراده بودم- بی محبت بودم- مغرور بودم- متکبر بودم - حسود و دارای نواقص شخصیتی و اخلاقی بی شمار بودم، ظاهری آشفته داشتم - زندانی میشدم- بهم ریختگی داشتم- نامنظمی داشتم- نیمه تمام گذاشتن کارها را داشتم – ترورشخصیت و بوجودآمدن زمینه های منفی در تمام امور نمایان بود
آخه هر چقدر بنویسم تموم نمیشه