2014-12-16، 12:40
عاجز به كسي كفته ميشود كه در شرايط عادي و برابر با ديكران قدرت ادامه زندكي را نداشته باشد و ناتوان در اداره موثر ميباشد. جند سال قبل در جاده برف شديدي به بارش كرفت كه مجبور به ادامه رانندكي بودم بعد از نيم ساعت جاده بشدت لغزنده شد با سرعت خيلي بايين حركت ميكردم كه ماشين جلويي من شروع سر خوردن كرد ومن مجبور شدم با روي ترمز بكزارم و انجا مفهوم عاجز برايم كاملا قابل درك بود من با تمام توان و اراده ام قصد داشتم كه ماشينم را كنترل كنم ولي نيروي محرك خارج از توان واراده من بود و ماشينم بسرعت دور خودش جرخيد تا رفت داخل جاله هاي كنار جاده و من عاجز از نجات دادن جان خودم و همراهانم بودم