2014-12-27، 07:50
من درگذشته اصلاً وارد وادی اراده و قدرت خداوند نمیشدم، خودم هم اراده داشتم و هم غیرت و قدرت بشری داشتم و همین برای من کافی بود. اگر موفقیتی کسب میکردم، به خودم و غرور و اراده و غیرتم تبریک میگفتم و با آب و تاب از موفقیت خودم قصه ها میساختم و اگر شکست میخوردم تا جایی که میشد، رازم را به کسی لو نمیدادم و اگر کسی متوجه جریان میشد، تقصیرات را گردن دیگران و بدشانسی و چشم زخم خوردن میانداختم و پس از اینکه با بدترین حال و احوال وارد برنامه خودیاری شدم، متوجه شدم که بیشترین عامل خرابکاری و شکست من سوءاستفاده از اراده و قدرت محدود خودم بود. من برای اینکه این خرابکاری ها را ترمیم کنم باید دستم در دستان خداوند مهربان و راهنمایم باشد و از طرف دیگر این برنامه را به تازه واردان انتقال بدهم و در تمام این مدت من فقط تلاش که سهم خودم است را انجام دهم و نتایج را به خداوند بسپارم. من با ورود به برنامه خودیاری بدون آگاهی از چگونگی سپردن همان کار را انجام میدادم که اکنون زنده و سرحال باقی مانده ام...