2015-04-30، 10:44
در باغچه افکارم مراقبم چگونه فکرهایم را اینجا و آنجا رها کنم. برای گل ها آرزوهایم را
زمزمه می کنم
و از هدفهایم می گویم و از
و امیدهایی که از آنها جان می گیرم.
می دانم آنها آنجا هستند تا برای فرشته ها استراق سمع کنند و
گل ها چرغ های رنگی کوچکی از خورشید هستند که در هنگام تاریکی، زمانی که ابرهای
تیره بر افکارمان سایه افکنده، نور خورشید را از آن می گیریم
زمزمه می کنم
و از هدفهایم می گویم و از
و امیدهایی که از آنها جان می گیرم.
می دانم آنها آنجا هستند تا برای فرشته ها استراق سمع کنند و
گل ها چرغ های رنگی کوچکی از خورشید هستند که در هنگام تاریکی، زمانی که ابرهای
تیره بر افکارمان سایه افکنده، نور خورشید را از آن می گیریم
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s