2015-05-05، 09:56
ش- من قبل از اینکه بامواد مخدر آشنا شوم، درگیری ذهنی و مسائل آزار دهنده زیادی داشتم. چیزهایی بودند که برای من آزار دهنده و غیرقابل حل و ترسناک بود. گاهی که الکل و سیگار و حشیش و علف مصرف میکردم، مقداری حالم بهتر میشد. تا اینکه با مواد مخدر آشنا دم و مصرف مروفین چراغهای سرم را خاموش کرد و احساس کردم، مواد مخدر همان حلقهگمشده برای من بود که همیشه میخواستم و مصرف مواد را با نیت سرخوشی و آرامش انتخاب کردم. و در ابتدا دوران خوشی با مصرفش داشتم، تا اینکه اونم منو تنها گاشت و فقط دردسر و عاب و اتفاقات مختلفی که زندگیم را آشفته کرد. عاقبت شانس یارم شد و وارد برنامه شدم و برای من لحظه ای که وارد انجمن شدم، پسوند اسمم را معتاد اعلام کردم و آنچه که برایم اتفاق افتاد، امروز واقعیت بیماریم را پذیرفته ام و همیشه با افتخار اقرار میکنم، که یک معتادم و چون و چرا هم ندارد. این پذیرش درونی بسیاری از مواقع مرا از جنگ و کشمکش دور میکند. امروز برای بقای زندگی و بهبودیم به اصول روحانی و معنوی احترام میگذارم و اقرار میکنم من در مقابل مواد مخدر و بیماری اعتیادم عاجز و در کنترل آن بی اختیارم. چون افکارم در بسیاری از مواقع تحت تاثیر بیماری اعتیاد است. چون نتوانستم بیماریم را تغییر دهم بیماریم را پذیرفتم و از طریق اصول روحانی قدمها میتوانم با واقعیت خود آشتی نمایم.