2016-06-17، 08:10
هیچ چیز برای من مهم تر از این نبود که احساس بیهوده گی ام را خدر کنم. پول هم فقط ابزاری بود در خدمت تخدیر احساساتی که تحملشان ناممکن می نمود. من حاظر بودم کلی خرج کنم که احساس خوبی داشته باشم. تلاش برای فرار از احساس پوچی یک کار تمام وقت بود و فرصتی برای یک شغل دیگر نداشتم. آنقدری که بتوانم هزینه یک روز شهوترانی را بپردازم از سرمم زیاد بود. چیزی که من از یک کار توقع دارم مقدار کمی پول و مقدار زیادی وقت آزاد است. دیگر هیچ از این دنیا نمی خوام.