2020-11-06، 08:24
28-بخاطراعتیادم دوستان خوبموازدست دادم بااولیاء مدارس واستادانم همیشه درگیربودم وبه هیچ عنوان به قوانین احترام نمیگذاشتم ودچاررفتارهای ناهنجاروضداجتماعی وبی تعهدنسبت به مسولیتهایم شده بودم عدم وقت شناسی درگیریهای فیزیکی وعدم تطبیق خودم باشرایط موجودوافت شدید درسی همیشه مسولین رادچار آشفتگی وسردرگمی میکردم همیشه یامشغول تخریب مدرسه بودم ویاآتش سوزی ببارمیاوردم فقط منتظرخوردن زنگ درمدرسه البته اگه غیبت نداشتم وپایان ساعت کار درمحل کارم بودم دیگه هیچکس بمن اعتمادنمیکردبدقول وبدحساب شده بودم دیگرکسی بهم اعتمادنمیکردواحترام نمیگذاشت وتماما به چشم یک لاابالی یک دروغگو ویک از زیرکار در روبمن نگاه میکردن وغرورم رو خرد میکردن همیشه توجنگ بودم وبه بی انضباطی معروف بودم...تازمانی که با بیماری اعتیادزندگی کنم تابع هیچگونه قوانینی نخواهم بودوزمانی که برخلاف قوانین زندگی میکنم درمرکز مرضم هستم?