2013-12-14، 10:44
بارها افرادی را دیده ام که بعد از چندین بار لغزش به جلسات باز گشته اند و در مشارکتشان با شور و احساس و امید گفته اند که
((این بار با دفعه های قبل فرق می کند))
و تصمیم گرفته اند که دیگر تسلیم برنامه باشند
و اینکه جرقه در ذهن آنها زده شده است و ....
برخی از این افراد بعد از مشارکت پرشور خود جلسه را ترک می کنند!
با دیدن رفتار این افراد با خود فکر می کنم واقعا چه چیزی با دفعه های قبل فرق کرده است؟
آیا تسلیم برنامه بودن یعنی چند دقیقه در جلسه نشستن و مشارکت کردن و بعد رفتن؟
وقتی کسی بدیهی ترین کار بهبودی یعنی شرکت در جلسه را بدرستی انجام نمی دهد چطور می تواند بگوید تسلیم برنامه هستم؟
آیا دفعه های قبل هم همین کار را نمی کردند؟
آیا انتظار دارند فقط با تغییر احساس و چاشنی شور و هیجان پاک بمانند؟
متاسفانه اینطور نیست.
((این بار با دفعه های قبل فرق می کند))
و تصمیم گرفته اند که دیگر تسلیم برنامه باشند
و اینکه جرقه در ذهن آنها زده شده است و ....
برخی از این افراد بعد از مشارکت پرشور خود جلسه را ترک می کنند!
با دیدن رفتار این افراد با خود فکر می کنم واقعا چه چیزی با دفعه های قبل فرق کرده است؟
آیا تسلیم برنامه بودن یعنی چند دقیقه در جلسه نشستن و مشارکت کردن و بعد رفتن؟
وقتی کسی بدیهی ترین کار بهبودی یعنی شرکت در جلسه را بدرستی انجام نمی دهد چطور می تواند بگوید تسلیم برنامه هستم؟
آیا دفعه های قبل هم همین کار را نمی کردند؟
آیا انتظار دارند فقط با تغییر احساس و چاشنی شور و هیجان پاک بمانند؟
متاسفانه اینطور نیست.