2014-01-05، 12:39
خیر . من در گذشته عضو ناسازگار و نابهنجار خانواده و جامعه بودم . یعنی همیشه بر خلاف جهتی که دیگران می رفتند شنا می کردم ! چون فکر می کردم با دیگران تفاوت دارم و از همه بهتر می فهمم ، ضمن اینکه هیچ کس هم نیست که من را درک کند . احساس مسئولیت و داشتن تعهد اجتماعی برای من در حد جک بود و اعتقادی به این ارزشها نداشتم . من فقط خودم را می دیدم . واضح است که افراد طبیعی از دوران نوجوانی با منافع مشترکی که با خانواده و دوستان و کل جامعه دارند آشنا هستند و در جهت حفظ و پیشبرد این منافع با دیگران مشارکت می کنند . آنها می دانند که به تنهایی نمی توانند از پس انجام امور زندگی خود برآیند و همیشه برای زندگی بهتر به کمک های متقابل نیاز دارند .
وقتی من به انجمن آمدم کم کم تبدیل به عضو بهتری برای خانواده و جامعه و کل بشریت شدم ! من فهمیدم که سعادت و خوشبختی من به شدت وابسته است به موفقیت همه بشریت و کل جهان هستی . وقتی من پاک هستم و در جهت بهبودی قرار دارم ، نه تنها برای خودم بلکه برای سایر همدردانم ، خانواده ام و جامعه ام مفید هستم . من آن احساس جزیی از کل بودن را دارم زیرا علاوه بر همنوعان به منافع مشترکی که با سایر جانداران و کل جهان هستی دارم واقفم و در جهت حفظ این منافع مشترک تلاش می کنم .
وقتی من به انجمن آمدم کم کم تبدیل به عضو بهتری برای خانواده و جامعه و کل بشریت شدم ! من فهمیدم که سعادت و خوشبختی من به شدت وابسته است به موفقیت همه بشریت و کل جهان هستی . وقتی من پاک هستم و در جهت بهبودی قرار دارم ، نه تنها برای خودم بلکه برای سایر همدردانم ، خانواده ام و جامعه ام مفید هستم . من آن احساس جزیی از کل بودن را دارم زیرا علاوه بر همنوعان به منافع مشترکی که با سایر جانداران و کل جهان هستی دارم واقفم و در جهت حفظ این منافع مشترک تلاش می کنم .
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه