2014-01-05، 10:26
من همیشه خود را به خاطر احساس بدم محاکمه و تنبیه می کردم و بجای تمرکز بر افکار مثبت سعی می کردم از الگوهای مخرب استفاده کنم . الگوههایی که بیشتر از آنکه دیگران را اذیت کند خودم را
آزار
می داد بارها برای ارتقا مقام و پیشرفت در محل کارم حقم نادیده گرفته می شد و من ترس داشتم اگر اعتراض کنم از محل کارم اخراج شوم در صورتی که با کارکرد قدمها فهمیدم وقتی در حق من اجحاف می شود طبیعی است که عصبانی شوم و بجای آنکه اشک بریزم و بحال خود افسوس بخورم به سمت بهبودی حرکت کرده و بخود احترام می گذارم و سعی می کنم شرایط کاری را تغییر داده و بهبود ببخشم .
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم