2014-01-13، 12:36
اندیشه امروز بیست و سوم دیماه (a day at a time )
اعتیاد من چون یک سارق به صورتهای مختلف مرا مورد سرقت قرار داد . نه تنها پول ، دارایی و سایر مادیات را از من ربود بلکه شخصیت و احترام مرا نیز از من گرفت . چیزی که در نتیجه فقدان آن افراد فامیل و دوستان من نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفتند .
اعتیاد مانع از آن بود که با وجود خود به مثابه یک انسان برخورد داشته باشم . برخوردی که شایسته یک انسان است . در مقایسه با گذشته من امروز قادرم که با یک عشق و احترام حقیقی با خود برخورد نمایم .
گاهی احساس می کنم بیش از نیاز خود به خود محبت می شود بنابراین این عشق و محبت را به دیگران در گروه منتقل می کنم همانگونه که آنها در روزهای اول با من کردند .
آیا خداوند را بخاطر راه یافتن به برنامه ای که انسانها را از طریق عشق و محبت درمان می کند سپاسگزار هستم ؟
زمانیکه احساس می کنم کسی مرا دوست دارد و برای من اهمیت قائل می شود این فکر در من قوت می گیرد که حتما شایستگی این محبت و دوستی رادارم .
آیا من می توانم که در نهایت صداقت این عشق و محبت را پذیرفته و آنرا به دیگران منتقل کنم ؟
تشکر و سپاس خداوندی را که به خاطر روش جدید زندگی که مولد چنان عشق و محبتی است که در سایه آن ما قادر به دوست داشتن خود می باشیم .
" دوستی و محبت دیگران مرا به با ارزش بودن خود متقاعد می کند "
کپی از این مطلب فقط با ذکر نام سایت http://forum.banianbehboodi.ir/ مجاز می باشد.
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم