2014-01-13، 10:20
امروز شرايط دردناك دوران غرق شدن در عادتهای ناسالم و وابستگيام را به ياد خواهم آورد. بدون اين كه موجب آزار دوبارهی من شوند. به ياد ميآورم كه چه كسي هستم؟ از کجا و بهچه صورتی آمدهام؟ هدف من از پيگيري جلسات چيست؟ امروز دانش برنامه به من متذكر ميشود، كه با یادآوری گذشته خودم را ببینم، تا باد غرور اضافي و كاذب بیماری وابستگيام خالي شود و غیر از تواضع و فروتني در من به وجود نيايد، بهغیر از این من قابليت تغيير و بهبودي را پيدا نخواهم كرد. آيا اجازه ميدهم كه شخصيت بيمارگونهام به آرامي به رُشد و تغييرات و منظور خودش برسد؟ آيا هنوز هم سعي ميكنم اصول برنامه بهبودي را با سليقه خود تغيير دهم؟ امروز ميدانم كه بدون رها كردن اين روش بيمارگونهام قادر نيستم، در قالب زندگي فعليام که آزادی و رهایی از چنگال بیماری وابستگی است، قرار گيرم. نياز امروزم محيطي آرام و بدون تشنج و درگيري است. در هر موردی باید سعی کنم که این شرایط را برای خودم مهیا کنم، باید هرروز به خودم متذکر شوم که من بیمارم و نیاز به حمایت و سرپرستی و تیمار خودم دارم. آیا به خاطر این حق انتخاب و روشن بینی که خداوند به من عطا کرده است، او را ستایش میکنم؟
بابت تولد دوبارهام خدا را شكر ميگويم!
بابت تولد دوبارهام خدا را شكر ميگويم!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه