2014-01-13، 10:23
امروز صبح با خواندن دعای آرامش و قدم سوم و پس از آن سلام به خودم و خالقم و اطرافيانم، با احساس قشنگي روزم شروع ميشود. امروز ميخواهم مقدار بيشتري از وقتم را به بهبودي و آزاديم بهاء دهم. قدرت برنامه خودیاری در قالب نيروي برتر از من ميخواهد كه پيام بهبودي و رهايي از عادت و وابستگي و هموابستگی را به يك هم درد برسانم. آيا امروز متوجه هستم يك تازه وارد همدرد با آمدنش به جلسات ميگويد كه در دنياي وابستگي و خارج از اینجا هيچ خبري نيست؟ اگر خبري بود مطمئن هستم به جلسات ما نميآمد. امروز ميدانم اصول برنامهی خودیاری كاملاً زنده و در حال رُشد و حركت است. من در مسير زندگي تازهام با بهرهگيري از اصول خودیاری قدمها بايد آموختههايم را به فرد ديگري انتقال دهم. اينكار به دو دليل مهم است. اولاً براي خودم كه بايد هر روز این اصول را تمرین و مرور كنم و دوم اين كه وقتي به كسي كمك ميكنم، احساس قشنگي كه از ارزشهاي انسانيم برگرفته شده است، به سراغم ميآيد. اهمیت این برنامه در همین است که ما دست همدیگر را گرفته و به بلند شدن هم کمک میکنیم. با این کار به خود یادآور میشویم که از کجا آمدهایم. آيا خداوند را به خاطر دانش برنامه سپاسگزارم؟
زُكات بهبودي پرداخت كردني است!
زُكات بهبودي پرداخت كردني است!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه