2014-02-03، 01:30
5 فروردین
پنجم فروردین
من درمورد مفهوم دلسوزی شدیدا در اشتباه بودم فکر میکردم معنای آن عذر خواهی کردن بخاطر کارهای الکلی یا پرداختن چک های بر گشتی او بود . جلسات بمن کمک کرد تا کلمه دیگری برای آن پیدا کنم ."لوس بار آوردن" فهمیدم هرگاه که عواقب بد کار های الکلیم را درست میکنم در واقع ادامه الکلیسم را برای او بدون اینکه مجبور به پرداختن بهای آن باشد راحت تر کرده ام . دلسوزی بیشتر برای آنهایی که دوستشان دارم اینست که به آنها اجازه دهم تا خودشان با عواقب کار هایشان روبرو شوند حتی اگر برایشان دردناک باشد ....از کجا بدانم که یک رفتار مشخص لوس کردن محسوب میشود ؟با اینکه همیشه به آسانی روشن نیست ولی اگر انگیزه ام را در مورد سوال قرار دهم ممکنست جوابم را پیدا کنم . آیا در عواقب طبیعی انتخاب های شخص مورد علاقه ام دخالت میکنم؟ آیا سعی میکنم برای دیگری آنچه را که خود میتواند انجام دهد انجام می دهم ؟آیا آنچه را که برای خودم بهتر است انجام می دهم ؟آیا از آنچه انجام می دهم بیزارم ؟اگر اینطور است آیا این تصمیمی از روی عشق است ؟گاهی دلسوزانه ترین چیز این است که بگذارم دیگران مسئول اعمال خویش باشند
یاد آوری امروز
امروز به یاد می آورم که من حق انتخاب دارم و همینطور الکلی ام . بهترین انتخاب هایی را که می توانم ،اعمال می کنم و اجازه می دهم دیگران که در زندگیم هستند نیز ،همین کار را بدون دخالت من،انجام دهند ......من باید یاد بگیرم به کسانی که دوستشان دارم حق دهم تا اشتباهات خود را مرتکب شوند و آنها خودشان آن را تشخیص دهند......
پنجم فروردین
من درمورد مفهوم دلسوزی شدیدا در اشتباه بودم فکر میکردم معنای آن عذر خواهی کردن بخاطر کارهای الکلی یا پرداختن چک های بر گشتی او بود . جلسات بمن کمک کرد تا کلمه دیگری برای آن پیدا کنم ."لوس بار آوردن" فهمیدم هرگاه که عواقب بد کار های الکلیم را درست میکنم در واقع ادامه الکلیسم را برای او بدون اینکه مجبور به پرداختن بهای آن باشد راحت تر کرده ام . دلسوزی بیشتر برای آنهایی که دوستشان دارم اینست که به آنها اجازه دهم تا خودشان با عواقب کار هایشان روبرو شوند حتی اگر برایشان دردناک باشد ....از کجا بدانم که یک رفتار مشخص لوس کردن محسوب میشود ؟با اینکه همیشه به آسانی روشن نیست ولی اگر انگیزه ام را در مورد سوال قرار دهم ممکنست جوابم را پیدا کنم . آیا در عواقب طبیعی انتخاب های شخص مورد علاقه ام دخالت میکنم؟ آیا سعی میکنم برای دیگری آنچه را که خود میتواند انجام دهد انجام می دهم ؟آیا آنچه را که برای خودم بهتر است انجام می دهم ؟آیا از آنچه انجام می دهم بیزارم ؟اگر اینطور است آیا این تصمیمی از روی عشق است ؟گاهی دلسوزانه ترین چیز این است که بگذارم دیگران مسئول اعمال خویش باشند
یاد آوری امروز
امروز به یاد می آورم که من حق انتخاب دارم و همینطور الکلی ام . بهترین انتخاب هایی را که می توانم ،اعمال می کنم و اجازه می دهم دیگران که در زندگیم هستند نیز ،همین کار را بدون دخالت من،انجام دهند ......من باید یاد بگیرم به کسانی که دوستشان دارم حق دهم تا اشتباهات خود را مرتکب شوند و آنها خودشان آن را تشخیص دهند......
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست