همیشه در قلبم بودی و هستی و خواهی بود
زمانی بود که قلبم در آرزوی داشتن تو بود
حالا به آرزویش رسیده است
قلبم تا ابد مال تو است

مـن از تـو شـعـر نـمـیـبافـم
تـو شـاعـری
کـه مـرا سـاخـتـه ایــی
بـه وزن دلـتـنگـی و شـوریـدگـی!
هـمـان چـلـه نـشـیـن سـابـق تـوام
کـه دل سـیـر تـورا نـدیـد
امـا
سُـتـود و نـوشـت و بـاریـد
شـایـد
ایـن قـاعـده بـازیـسـیـت
کـه غـریـب ِآشـنـای هـمـیم!
تـو بـیـشـتر
پـای قـواعـد مـانـدی
مـن بـیـشـتر
پــای تــو
.
.

امیرصدری "ریما "

تمام حرف مجنون یک کلام است

“نفس” بی یاد “لیلایم” حرام است

هرچه کردم نشدم از تو جدا، بدتر شد
گفته بودم بزنم قید تو را، بدتر شد
مثلاً خواستم این بار موقر باشم
و به جای "تو" بگویم که "شما" ، بدتر شد
آسمان وقت قرار من و تو ابری بود
تازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شد
چاره دارو و دوا نیست که حال بد من
بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد
گفته بودی نزنم حرف دلم را به کسی
زده ام حرف دلم را به خدا، بدتر شد
روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت
آمدم پاک کنم عشق تو را، بدتر شد

و حالا انتهای کوچه شعر
منم با انتظاری مبهم و زرد
ولی ایکاش جادوی نگاهت
غزل های مرا غارت نمی کرد

شب سردی است و من افسرده راه دوری است و پايی خسته تيرگی هست و چراغی مرده می كنم تنها از جاده عبور دور ماندند ز من آدمها سايه ای از سر ديوار گذشت

الهی من نه آنم
که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد.نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
کس به غیر از تو نخواهم. چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در.که جز این خانه مرا نیست پناهی

آنقدر عاشقانه زندگی کن

که اگر روزی

رازهایت فاش شد

بغض دنیا بترکد.....!

تو دنیا دو نابینا می شناسم. یکی تو که هیچ موقع عشقم رو ندیدی .یکی من که کسی رو جز تو ندیدم

بیا تا باهم بشیم انگشتر هزار نگین
هر نگین ی اسمون با ماه و خورشید همنشین....
چ خوبه جادو کنیم با هم بریم پیش خدا
تا کلید گنج عشقو بذاره تو دست ما ببره مارو
یجا تو سر زمین پریا میون ابرا روی قالیچه ستاره ها