2014-02-04، 10:54
9 شهريور زماني كه ترس و وحشت وجود ما را فرا ميگيرد، انتظار داريم كه ديگران ما را حمايت كنند و دلداري دهند. امّا اگر اينطور نشد چه اتفاقي پيش خواهد آمد؟ فكر ميكنم كه دچار نااميدي و كينه از مردم و اطرافیان شوم. ميدانم كه با اين احساسات مشكل من چند تا شده است. اوّلي ترس، دومي نااميدي سومی رنجش و كينه خواهد بود. امروز اصول برنامه به من ميگويد كه دست از عقايد قديمي و متروك بردارم و ديگران را درك كنم و آنها را بفهم. ديگران هم به نوعي دچار بيماري و مشكلات خاص خودشان هستند. امروز ميدانم كه هيچ كس هرگز قادر نيست آنچه را كه من نياز دارم به من بدهد. آيا هنوز هم براي برآورده شدن نيازهايم به سمت دیگران گرایش داشته و برای رسیدن به آن پافشاري ميكنم؟ امروز ميدانم كه هيچ كس هرگز قادر نيست آن چه را كه من نياز دارم به من بدهد، چون خدای من نیست. امروز به لطف خداوند با گشودن دريچهاي از نور و اميد، در درونم نقاط منفي هموابستگي به ديگران را كم ميكنم. امروز من در مقابل تغيير دادن ديگران به نفع خود عاجز هستم. تنها با شهامت، گرفتن از خداوند براي تغيير دادن روشها، ايدهها و رفتارم كمك ميگيرم. توقعات خود را كم كن!
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم