2013-10-10، 11:23
هر معتاد پاك يك معجزه است. ما اين معجزه را با تداوم بهبودى و ديدگاه مثبت ، زنده نگاه مىداريم. اگر پس از مدتى بهبودىمان دچار اشكالاتى شود، مفهومش اين است كه احتمالاً يك يا چند كارى را كه در اوايل بهبودى به ما كمك كرده است، ديگر انجام نمىدهيم.
سه اصل روحانى اوليه صداقت، روشن بينى و تمايل است. اين ها چگونگى برنامه ما را مشخص مىكنند. اوّلين صداقتى كه از خود نشان مىدهيم اظهار تمايل به قطع مصرف است. در مرحله بعد صادقانه به عجز و غير قابل اداره بودن زندگىمان اعتراف مىكنيم.
صداقت خالصانه، مهمترين ابزار يادگيرى زندگى فقط براى امروز است. با آن كه به كارگيرى صداقت كار مشكلى است، امّا اجر بزرگى در پى دارد. صداقت، پادزهر افكار بيمار ماست و ايمان تازه يافته ما نيز، زيربناى محكمى براى شهامت آينده ما مىباشد.
صداقت، روشن بينى و تمايل هر سه با هم كار مىكنند. كمبود يكى از اين اصول در برنامه ما، مىتواند به لغزش ختم شود و بهبودى ما را كه مىتوانست روند سادهاى داشته باشد مشكل و دردآور كند. اين برنامه، در زندگى ما نقشى حياتى دارد، اگر نداشت اكثراً ما يا مرده بوديم، يازندانى مىشديم و يا كارمان به بيمارستان و تيمارستان كشيده مىشد. در اين برنامه، طرز برخورد ما تغيير پيدا مىكند و ما ازحالت يك فرد تنها بيرون آمده و به انجمن احساس تعلق مىكنيم. ما در مورد حساب و كتاب درونى خود اصرار مىورزيم، زيرا آسودگى خاطرمان از آن سرچشمه مىگيرد. ما اطمينان داريم كه خداوند نيروى لازم را براى رفع نيازهاىمان در اختيارمان مىگذارد.
به خودت بگو:
فقط براى امروز ترسى نخواهم داشت و به روابط تازهام و آن ها كه چيزى مصرف نمىكنند و راه تازهاى براى زندگى پيدا كردهاند، فكر خواهم كرد . مادامي كه اين راه را دنبال كنم، از هيچ چيز واهمه نخواهم داشت.
سه اصل روحانى اوليه صداقت، روشن بينى و تمايل است. اين ها چگونگى برنامه ما را مشخص مىكنند. اوّلين صداقتى كه از خود نشان مىدهيم اظهار تمايل به قطع مصرف است. در مرحله بعد صادقانه به عجز و غير قابل اداره بودن زندگىمان اعتراف مىكنيم.
صداقت خالصانه، مهمترين ابزار يادگيرى زندگى فقط براى امروز است. با آن كه به كارگيرى صداقت كار مشكلى است، امّا اجر بزرگى در پى دارد. صداقت، پادزهر افكار بيمار ماست و ايمان تازه يافته ما نيز، زيربناى محكمى براى شهامت آينده ما مىباشد.
صداقت، روشن بينى و تمايل هر سه با هم كار مىكنند. كمبود يكى از اين اصول در برنامه ما، مىتواند به لغزش ختم شود و بهبودى ما را كه مىتوانست روند سادهاى داشته باشد مشكل و دردآور كند. اين برنامه، در زندگى ما نقشى حياتى دارد، اگر نداشت اكثراً ما يا مرده بوديم، يازندانى مىشديم و يا كارمان به بيمارستان و تيمارستان كشيده مىشد. در اين برنامه، طرز برخورد ما تغيير پيدا مىكند و ما ازحالت يك فرد تنها بيرون آمده و به انجمن احساس تعلق مىكنيم. ما در مورد حساب و كتاب درونى خود اصرار مىورزيم، زيرا آسودگى خاطرمان از آن سرچشمه مىگيرد. ما اطمينان داريم كه خداوند نيروى لازم را براى رفع نيازهاىمان در اختيارمان مىگذارد.
به خودت بگو:
فقط براى امروز ترسى نخواهم داشت و به روابط تازهام و آن ها كه چيزى مصرف نمىكنند و راه تازهاى براى زندگى پيدا كردهاند، فكر خواهم كرد . مادامي كه اين راه را دنبال كنم، از هيچ چيز واهمه نخواهم داشت.