2014-10-17، 12:32
نسيم دانه از دوش مورچه انداخت .....
مورچه دانه را دوباره بر دوشش گرفت و رو به خدا كرد و گفت :
خدايا ... گاهي يادم ميرود كه هستي ...
كاش ، نسيم بيشتر بوزد !!...
مورچه دانه را دوباره بر دوشش گرفت و رو به خدا كرد و گفت :
خدايا ... گاهي يادم ميرود كه هستي ...
كاش ، نسيم بيشتر بوزد !!...
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....