گمنامی و اراده شخصی4 دی
«اگر به اصل گمنامی وفادار بمانیم، انگیزه نفع شخصی... که در گذشته درد زیادی را به همراه آورد، از میان میرود.»
کتاب پایه
v
واژه گمنامی به خودی خود به معنای نداشتن نام است، اما اصل مهمتری در گمنامی برنامه NA تأثیرگذار است: اصل از خود گذشتگی. وقتی به عجز خود در برابر اداره زندگی اقرار میکنیم، قدم اول خود را از اراده شخصی دور میکنیم و به سوی از خود گذشتگی هدایت میکنیم. هر چه کمتر سعی کنیم زندگی خود را بر اساس اراده شخصی اداره کنیم، بیشتر به قدرت و هدایتی که زمانی شدیداً بدان نیاز داشتیم، دست پیدا میکنیم.
اما اصل از خود گذشتگی صرفاً موجب احساس بهتر در ما نمیشود، بلکه به بهتر زندگی کردن ما نیز کمک میکند. عقاید ما درباره اینکه دنیا چگونه باید اداره شود، اهمیت خود را از دست میدهد و از تلاش برای تحمیل اراده خود به همه افراد و چیزهای اطراف خود دست میکشیم. وقتی از تظاهر به "دانستن همه چیز" دست میکشیم و شروع به شناخت ارزش تجربه افراد دیگر میکنیم، رفته رفته با آنها با احترام رفتار میکنیم. منافع دیگران به اندازه منافع خود برای ما اهمیت پیدا میکند؛ کم کم به جای اینکه صرفاً درباره مصلحت خود بیندیشیم، به مصلحت گروه خود نیز فکر میکنیم. شروع به گذران یک زندگی میکنیم که بزرگتر از و فراتر از نام ما یا خود ماست. یعنی زندگی بر اساس اصل گمنامی را آغاز میکنیم.
v
فقط برای امروز: خدایا، مرا از اراده شخصی نجات بده. به من در درک اصل گمنامی کمک کن؛ به من کمک کن با از خود گذشتگی زندگی کنم.
«اگر به اصل گمنامی وفادار بمانیم، انگیزه نفع شخصی... که در گذشته درد زیادی را به همراه آورد، از میان میرود.»
کتاب پایه
v
واژه گمنامی به خودی خود به معنای نداشتن نام است، اما اصل مهمتری در گمنامی برنامه NA تأثیرگذار است: اصل از خود گذشتگی. وقتی به عجز خود در برابر اداره زندگی اقرار میکنیم، قدم اول خود را از اراده شخصی دور میکنیم و به سوی از خود گذشتگی هدایت میکنیم. هر چه کمتر سعی کنیم زندگی خود را بر اساس اراده شخصی اداره کنیم، بیشتر به قدرت و هدایتی که زمانی شدیداً بدان نیاز داشتیم، دست پیدا میکنیم.
اما اصل از خود گذشتگی صرفاً موجب احساس بهتر در ما نمیشود، بلکه به بهتر زندگی کردن ما نیز کمک میکند. عقاید ما درباره اینکه دنیا چگونه باید اداره شود، اهمیت خود را از دست میدهد و از تلاش برای تحمیل اراده خود به همه افراد و چیزهای اطراف خود دست میکشیم. وقتی از تظاهر به "دانستن همه چیز" دست میکشیم و شروع به شناخت ارزش تجربه افراد دیگر میکنیم، رفته رفته با آنها با احترام رفتار میکنیم. منافع دیگران به اندازه منافع خود برای ما اهمیت پیدا میکند؛ کم کم به جای اینکه صرفاً درباره مصلحت خود بیندیشیم، به مصلحت گروه خود نیز فکر میکنیم. شروع به گذران یک زندگی میکنیم که بزرگتر از و فراتر از نام ما یا خود ماست. یعنی زندگی بر اساس اصل گمنامی را آغاز میکنیم.
v
فقط برای امروز: خدایا، مرا از اراده شخصی نجات بده. به من در درک اصل گمنامی کمک کن؛ به من کمک کن با از خود گذشتگی زندگی کنم.