2014-10-16، 10:44
بالاخره خواهی فهميد ...
به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی اونی که زود ميرنجه زود ميره، زود هم برميگرده. ولی اونيکه دير ميرنجه دير ميره، اما ديگه برنميگرده ...
به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی رنج را نبايد امتداد داد بايد مثل يک چاقو که چيزها را ميبره و از ميانشون ميگذره از بعضی آدمها بگذری و برای هميشه قائله رنج آور را تمام کنی.
به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی بزرگترين مصيبت برای يک انسان اينه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی مهم نيست که چه اندازه می بخشيم بلکه مهم اينه که در بخشايش ما چه مقدار عشق وجود داره.به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی شايد کسی که روزی با تو خنديده رو از ياد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ريخته، فراموش نکنی.به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی توانايی عشق ورزيدن؛ بزرگترين هنر دنياست.به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی از درد های کوچيکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگين باشه، لال می شه.به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی اگر بتونی ديگری را همونطور که هست بپذيری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعيه.به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی هميشه وقتی گريه می کنی اونی که آرومت ميکنه دوستت داره اما اونی که با تو گريه ميکنه عاشقته.به يکجايی از زندگی که رسيدی، می فهمی کسی که دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همين بيشتر از اينکهبگه دوستت دارم ميگه مواظب خودت باش.
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق