2013-12-10، 01:31
1ـ آیا اكنون چیزی را کنترل میکنم؟ چهگونه؟
2ـ تفاوت بین عاجز بودن و قدرتمند بودن چیست؟
3ـ چهگونه هنگامی که دیگران را رها میکنم قدرتمند میشوم؟
4ـ چهگونه ترس از اینکه دیگران چه فکری راجع به من میکنند را رها میکنم؟
*- چهگونه از خودم مراقبت میکنم؟
*- چهگونه پذیرش این که نسبت به دیگران عاجز هستم در این امر مرا یاری میدهد؟
5ـ کدام ویژگیهاي شخصیت هموابسته و عادتها و یا کدام نواقص شخصیتیام مرا از این قدم دور نگه میدارد؟
6ـ چرا در این قدم به جای این که بگوید «ما عاجزیم» میگوید «ما اقرار میکنیم که عاجز هستیم»؟
7ـ امروز از چه چیزهايی عاجزم و چهگونه اختیار زندگی از دستم خارج شده است؟
8ـ چه علامتهایی وجود دارد که نشان میدهد من در انکار هستم؟
9ـ رها کردن به چه معنا است، چرا من باید رها کنم، چه چیزی را باید رها کنم؟
10ـ تا چه زمانی باید رها کنم؟ (چه زمانی برای رها کردن کافی است؟)
11ـ علامت اینکه اختیار زندگی از دستم خارج شده چیست؟
12ـ چرا میخواهم همه كس و همه چيز را کنترل کنم؟
13ـ آیا تشخیص میدهم سعی داشتن در تغییر دیگران، زندگیام را آشفته میکند و برایم خصومت و رنجش میآورد؟
14ـ آیا در مورد وابستگی خودم عاجز هستم؟
....................................................................................
عنوان سؤالات قدم دو:
این پرسشها به شما در کارکرد قدم دو کمک میکند:
1ـ آیا من به اين باور رسيدهام، به نیرویي به جز نیروی خودم نیاز دارم؟
2ـ چه چیزی مانع میشود که به نیروی برتر از خودم ایمان بیاورم؟
3ـ چهگونه میتوانم نیروی برترم را پیدا کنم؟
4ـ نیروی برتر من چه ویژگیهایی دارد، آنها چهگونه مرا حمایت میکنند؟
5ـ جملهی «به مرور ايمان میآوریم» برای من به چه معنا است؟
6ـ «نیروی برتر» برای من چه مفهومی دارد؟
7ـ جملهِی «سلامت عقل و روانی به ما باز میگردد» برای من چه معنایی دارد؟
8ـ امروز سلامت عقلي و روانی برایم به چه معنا است؟
9ـ قبل از این که وارد کُدا شوم تصوير و تصور من از نیرویبرتر چه بود؟
10ـ چهگونه عوارض کنترل وسواسگونهام خودش را در زندگیام نشان داد؟
11ـ در نتیجهی کارکرد قدم دو، چه رفتارهای جدیدی پیدا کردم، هنوز از چه چیزهایی رنج میبرم و ميترسم؟
...........................................................................
عنوان سؤالات قدم سوّم:
این پرسشها در کارکرد قدم سه به شما کمک میکند؟
1ـ «تصمیمگیری» برای من به چه معنايي دارد و كاربردي است؟
2ـ چهگونه میفهمم چه وقتی نیاز به رها کردن دارم، چهطور رها کنم؟
3ـ «پروردگاری که خود درک کردیم» برای من به چه معنايي دارد و فهمي است؟
4ـ آیا من آمادهی رها کردن هستم و میگذارم خداوند اختیار زندگیام را در دست خود گیرد؟
5ـ «مراقبت خداوند» برای من به چه معنايي است؟
6ـ «سپردن» برای من چه معنی دارد؟
7ـ نتايج رها کردن چهطور به ما کمک میکند این قدم را بهتر کار کنیم؟
8ـ چهگونه میتوانم به ارادهی خداوند نزدیک شوم، نیروی برترم چهگونه و از چهطريقي با من صحبت میکند؟
9ـ جملهی «اراده و زندگیام» یعنی چه؟
10ـ اگر نمیتوانم به خودم اعتراف کنم، چهگونه میتوانم به نیروی برترم اعتماد کنم؟
11- چهطور اعتماد کردن را تمرین میکنم؟
.....................................................................
عنوان سؤالات در قدم چهار:
این چک لیست به عنوان ابزاری برای کمک به خود ارزیابی تهیه شده است که به ویژه برای تازه واردینی که دارند با مفهوم هموابستگی آشنا میشوند مفید است، همچنین برای کسانی که در بهبودی هستند میخواهند مشخص کنند هنوز باید چه نواقص و صفتهایی را برطرف کرد نیز مفید است.
الگوهای انکار: هموابستهها.....
*- در شناسایی احساسات مشکل دارند.
*- احساساتشان را کم میکنند، تغییر میدهند یا انکار میکنند.
*- خودشان را طوری قبول دارند که باید متواضع باشند و خودشان را وقف دیگران کنند.
الگوی عزت نفس پایین: هموابستهها.....
*- در تصمیمگیری مشکل دارند.
*- افکار و الفاظ و رفتارهای خود را با سختگیری قضاوت میکنند.
*- گویی هرگز به قدر کافی خوب نبودهاند.
*- خجالت میکشند هدیه بگیرند یا از آنها تقدیر و قدردانی شود.
*- نمیتوانند خواسته و نیاز خود را از دیگران بخواهند.
*- خودشان را با ارزش و دوست داشتنی نمیدانند.
الگوهای تسلیم شدن و سلطهپذیری : هموابستهها ..............
*- برای دوری از طرد شدن و یا ناراحت نکردن دیگران از ارزشهای خود میگذرند.
*- نسبت به احساسات دیگران خیلی احساسي هستند و آن احساس را مال خود میدانند (در آن غرق میشوند)
*- بینهایت وفادار هستند و بیش از حد در یک وضعیت مخرب باقی میمانند.
*- ارزش زیادی برای نظرات دیگران قائل هستند و میترسند احساسات یا دیدگاه متفاوتی را بیان کنند.
*- علاقه و سرگرمیهای خود را به دلیل خواست دیگران کنار میگذارند.
*- سکس را به عنوان جانشین عشق میدانند.
الگوهای کنترل : هموابستهها ..............
*- بر این باورند که اكثر مردم نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند.
*- تلاش میکنند دیگران را متقاعد کنند مانند آنها فکر کنند و حس کنند.
*- وقتی دیگران کمک آنها را رد میکنند ناراحت و رنجیده میشوند.
*- بدون این که از آنها خواسته شود به راحتی نصیحت میکنند و راهنمایی میدهند.
*- برای کسانی که به آنها علاقه دارند یا نگرانشان هستند ولخرجی میکنند.
*- از سکس استفاده میکنند تا تأیید و پذیرش بگیرند.
*- برای برقراری ارتباط، دوست دارند دیگران به آنها نیاز داشته باشند.
انجام یک قدم پنجم موفق:
كاركرد یک قدم پنجم موفق یک فرایند ساده است، ما به راحتی آن را انجام میدهیم. شاید قبل از شنیدن اينكه به حد و مرزهایی نيز نیاز داشته باشیم، مثلاً: میتوانیم:
*- قطع وابستگی و هموابستگي را تمرین ميکنیم.
*- تمرکز خود را روی ترازنامهي شخصیمان قرار میدهیم.
*- به اینکه شخص دیگری چهگونه و کجا این قدم را انجام میدهد احترام میگذاریم.
*- بدون بحث و قضاوت و غيبت و فرضیهپردازی به حرفها و پيشنهادها گوش میدهیم.
*- میپذیریم در فقط برای امروز زندگي كنيم و شخص مورد نظر کجا است؟
*- وقت و زمان زیادی را بدون وقفه برای انجام آن درنظر میگیریم.
*- دعا برای اینکه واقعیتهای روحانی انجام شدهي قدمهاي قبلي و اين قدم در قبل و بعداز قدم پنجم بیشتر شود، بسیار مفید و موثر است، موقع صحبت و يا شنیدن قدم پنج، خود و كسي ديگر نیرویبرتر را در نظر میآوریم و میدانیم که هرچه نیاز داریم برای ما او مهيا و فراهم میکند.
....................................................................
عنوان سئوالات قدم پنجم:
جواب دادن به این پرسشها به شما در کارکرد قدم پنجم کمک میکند.
1ـ آیا کارکرد قدم پنجم برای من سخت است، چرا؟
2ـ چهگونه میتوانم از ترس، قضاوت شدن و خجول و شرمنده شدن رها شوم؟
3ـ «اقرار میکنیم» برای من به چه معنايي است؟
4ـ «چهگونگی دقیق خطاهایمان» برای من چه مفهومی دارد؟
5ـ در قدم پنجم را «برای خدا، خودم و انسانی دیگر میخوانم» یعنی چه؟
6ـ چرا اقرار خصوصی اشتباهاتم، در روند دعا و مراقبههایم برای من مهم است؟
7ـ چهگونه میتوانم از موضعگيري و دفاع خودم رها شوم و حقیقت را بگویم؟
8ـ چهگونه حضور نیروی برترم را به قدم پنجم میآورم؟
9ـ در قدم پنجم چهگونه میتوانم به شخص دیگری اعتماد کنم؟
10ـ چه حد و مرزی برای کارکرد قدم پنجم تعیین میکنم، چه حد و مرزهایی برای دریافت قدم پنجم کسی تعیین میکنم؟
11ـ موقع كاركرد قدم پنجم، وقتی شخصی از مسير درست ترازنامه خودش دور میشود و شروع میکند به گرفتن تراز دیگری چه میکنم؟
..................................................................
عنوان سؤالات قدم شش.
1ـ چهگونه «کاملاً آماده» میشوم؟
2ـ چهگونه اعتماد من به نیروی برتر میتواند به آمادگی من کمک کند؟
3ـ چه موقع نواقص شخصیتی از بین میرود، آيا این نواقص شخصیتی از بین میرود؟ این نواقص چهگونه برطرف میشود؟
4ـ نواقص شخصیتی ما را به چه سمتی میبرند؟
5ـ «نواقص شخصیتی» کداماند، نواقص شخصیتی من کدام است؟
6ـ آیا عبارت «نواقص شخصیتی» در من یک احساس مقاومت ایجاد میکند، چرا؟
7ـ چهطور میتوانم نواقص شخصیتیام را بپذیرم و مقاومت کنم؟
8ـ چهگونه میتوانم حس کنم کاملاً آماده هستم؟
9ـ چه چیزی موجب میشود نواقصام را توجیه کنم یا آنهارا کوچک بشمارم؟
10ـ قدمها در پذیرش نواقصم چه کمکی به من میکنند؟
11ـ از نگهداشتن یک نقص شخصیتی خاص چه چیزی بهدست میآورم؟
12ـ چرا قدم شش یک پل تعیین کننده بین قدمهای پنجم و هفتم است؟
......................................................................
عنوان سؤالات قدم هفت:
1ـ «با فروتنی از خدا خواستیم» برای من چه مفهومی دارد؟
2ـ در مورد از بین رفتن کمبودهایم چه ترسهایی دارم، ترسهای خود را فهرست کنید.
3ـ کمبودهای اخلاقی من کداماند؟
4ـ «با فروتنی خواستن» با «آمادگی کامل داشتن» چه فرقی میکند؟
5ـ چهگونه این که خجالت میکشم نواقصم را مطرح کنم، مرا در هموابستگی نگه میدارد؟
6ـ فروتنی برای من چه معنایی دارد؟
7ـ با فروتنی درخواست کردن چهگونه است؟
8ـ وقتی قدم هفت را کار میکنم چهگونه پذیرشم بیشتر میشود؟
9ـ در چه راههایی قدم هفت مرا در بهبودیم یاری میرساند؟
10ـ وقتی قدم هفت را کار میکنم چهگونه میتوانم خواست خودم را رها کنم؟
11ـ اینکه «خدا همه چیز را دربارهی من میداند و مرا همینطور که هستم دوست دارد و میخواهد» در این قدم چهگونه به من کمک میکند؟
......................................................................................
عنوان سؤالات قدم هشت.
1ـ «درصدد جبران برآمدیم» برای من چه معنایی دارد؟
2ـ هنگامی که روی این قدم کار میکنم چهگونه با ترسم برخورد میکنم؟
3ـ از چه قدمهایی به عنوان «ابزار» قدم هشت استفاده میکنم؟
4ـ چهگونه درصدد جبران برمیآییم؟
5ـ چهگونه سعي دارم خودم را فراموش کنم؟
6ـ با این فکر که من بهتر یا کمتر از دیگران هستم چه خسارتهایی زدم؟
7ـ چهگونه میتوانم از توجیه این که من به کسی آسیبی نزدم رها شوم؟
8ـ دربارهی چه کسی میترسم، یا با آن به حالت تدافعی برخورد میکنم؟
9ـ به چه صورتی به دیگران خسارت زدم؟
10ـ چهگونه به خودم خسارت زدم؟
11ـ بیصداقتی من چهگونه به خودم و دیگران آسیب رساند؟
12ـ به دلیل رنجشهایم به چه کسی آسیب رساندم؟
13ـ به دلیل نیاز به کنترل به چه کسی آسیب رساندم؟
....................................................
عنوان سؤالات قدم نه.
1ـ جبران خسارت چیست؟
2ـ من چهگونه برای جبران خسارت آماده ميشوم؟
3ـ به نظر من هدف از جبران خسارت چیست؟
4ـ چهگونه متوجه میشوم جبران خسارتم به خودم یا دیگران صدمه میزند؟
5ـ انگیزهی من از جبران خسارت چیست؟
6ـ چهگونه قبل از خسارت میتوانم دیگران را ببخشم، آیا بخشش کامل ضروری است؟
7-وقتی جبران خسارت میکنم چهگونه میتوانم نتیجه را رها کنم، اینکار چه اهمیتی در بهبوديم دارد؟
8- موقع جبران خسارت چهگونه از خودم مراقبت میکنم، برای اینکه جبران خسارت آسان، امن و به روشنی انجام شود، از چه ابزار و قدمهایی استفاده میکنم؟
9- چهگونه از خودم جبران خسارت میکنم؟
10- اگر جبران خسارت مستقیم ممکن نبود چه راه دیگری دارم؟
11-«جبران خسارت زنده» برای من چه معنایی دارد؟
............................................................
عنوان سؤالات قدم ده.
1- هدف قدم ده چیست؟
2- نوشتن ترازنامه شخصی برای من چه معنایی دارد؟
3- قدم دهم چهگونه به بهبودی من کمک میکند؟
4- کدام رفتارهای من؟
5- در قدم ده امروز من چه چیزهایی مثبتی وجود داشت؟
6- چرا لیست مثبتها وتجربیات بهبودی از بیماریم مهم است؟
7- چهگونه میفهمم کی دراشتباه هستم، چه رفتارهایی از خود بهروز میدهم؟
8- چه چیزی مانع میشود اشتباهاتم را اعتراف کنم؟
9- آیا همیشه فکر میکنم در اشتباه هم و یا برعکس همیشه فکر میکنم، کارم درست است، این رفتارها چه ارتباطی با این قدم دارد؟
10- چهگونه این قدم مرا فروتن نگه میدارد؟
11- چهگونه اینقدم به من کمک میکند، گذشته و آینده را رها کرده و در حال زندگی کنم؟
12- آیا من میخواهم اینقدم را بهطور منظم و روزانه انجام دهم؟
.....................................................................
عنوان سؤالات قدم یازده:
1ـ چه چیزی به من کمک میکند، استفاده از این قدم را به یاد بیاوریم؟
2ـ وقتی مشکل دارم چهگونه از قدم یازده استفاده میکنم؟
3ـ در نتیجهی کارکرد این قدم به چه نتیجهی متفاوتی دست یافتم؟
4ـ چهگونه از قدم یازده برای افزایش بهبودیام استفاده میکنم؟
5ـ چهگونه دعا برای شناخت خواست خداوند به سادگی زندگی من کمک میکند؟
6ـ دعا چیست، چهگونه میتوانم دعا کردن را یاد بگیرم و دعا کنم؟
7ـ مراقبه چیست، چهگونه میتوانم مراقبه کردن را یاد بگیرم و مراقبه کنم؟
8ـ امروز درک من از خدا چیست؟
9ـ افزایش «ارتباط آگاهانه با خدا» برای من چه معنایی دارد؟
10ـ چهگونه خواست خدا برای خودم بشناسم، آیا به خودم اعتماد دارم که خواست خدا را میشناسم؟
11ـ چهگونه خواست خدا را از خواست خودم تشخیص میدهم؟
12ـ «قدرت اجرای خواست خداوند» برای من چیست؟
13ـ چرا اینقدم به من یاد میدهد، فقط طالب آگاهی ازخواست او برای خود و قدرت اجرایش شدیم؟
................................................................
عنوان سؤالات قدم دوازده:
1- چهگونه در نتیجهی کارکرد این قدمها من به یک بیداری معنوی میرسم؟
2- از کجا میفهمم که به بیداری معنوی رسیدهام؟
3- از کجا امیدوارم که برنامهی ما این قدم را به من برساند (انتقال دهد)؟
4- من در رساندن پیام چه تجربههایي دارم؟
5- امروز در نتیجهی آشنايي با قدمها من چه ابزارهايی دارم؟
6- بیداری معنوی چه تأثیری روی زندگی من گذاشته و میگذارد؟
7- چه چیزی ممکن است مرا از بیداری معنوی یا نیرویبرتر جدا کند؟
8- اصولی که به قدم دوازده اشاره میکند کدام است؟
9- چهگونه این اصول را در تمامی امور زندگیام به کار میگیرم؟
2ـ تفاوت بین عاجز بودن و قدرتمند بودن چیست؟
3ـ چهگونه هنگامی که دیگران را رها میکنم قدرتمند میشوم؟
4ـ چهگونه ترس از اینکه دیگران چه فکری راجع به من میکنند را رها میکنم؟
*- چهگونه از خودم مراقبت میکنم؟
*- چهگونه پذیرش این که نسبت به دیگران عاجز هستم در این امر مرا یاری میدهد؟
5ـ کدام ویژگیهاي شخصیت هموابسته و عادتها و یا کدام نواقص شخصیتیام مرا از این قدم دور نگه میدارد؟
6ـ چرا در این قدم به جای این که بگوید «ما عاجزیم» میگوید «ما اقرار میکنیم که عاجز هستیم»؟
7ـ امروز از چه چیزهايی عاجزم و چهگونه اختیار زندگی از دستم خارج شده است؟
8ـ چه علامتهایی وجود دارد که نشان میدهد من در انکار هستم؟
9ـ رها کردن به چه معنا است، چرا من باید رها کنم، چه چیزی را باید رها کنم؟
10ـ تا چه زمانی باید رها کنم؟ (چه زمانی برای رها کردن کافی است؟)
11ـ علامت اینکه اختیار زندگی از دستم خارج شده چیست؟
12ـ چرا میخواهم همه كس و همه چيز را کنترل کنم؟
13ـ آیا تشخیص میدهم سعی داشتن در تغییر دیگران، زندگیام را آشفته میکند و برایم خصومت و رنجش میآورد؟
14ـ آیا در مورد وابستگی خودم عاجز هستم؟
....................................................................................
عنوان سؤالات قدم دو:
این پرسشها به شما در کارکرد قدم دو کمک میکند:
1ـ آیا من به اين باور رسيدهام، به نیرویي به جز نیروی خودم نیاز دارم؟
2ـ چه چیزی مانع میشود که به نیروی برتر از خودم ایمان بیاورم؟
3ـ چهگونه میتوانم نیروی برترم را پیدا کنم؟
4ـ نیروی برتر من چه ویژگیهایی دارد، آنها چهگونه مرا حمایت میکنند؟
5ـ جملهی «به مرور ايمان میآوریم» برای من به چه معنا است؟
6ـ «نیروی برتر» برای من چه مفهومی دارد؟
7ـ جملهِی «سلامت عقل و روانی به ما باز میگردد» برای من چه معنایی دارد؟
8ـ امروز سلامت عقلي و روانی برایم به چه معنا است؟
9ـ قبل از این که وارد کُدا شوم تصوير و تصور من از نیرویبرتر چه بود؟
10ـ چهگونه عوارض کنترل وسواسگونهام خودش را در زندگیام نشان داد؟
11ـ در نتیجهی کارکرد قدم دو، چه رفتارهای جدیدی پیدا کردم، هنوز از چه چیزهایی رنج میبرم و ميترسم؟
...........................................................................
عنوان سؤالات قدم سوّم:
این پرسشها در کارکرد قدم سه به شما کمک میکند؟
1ـ «تصمیمگیری» برای من به چه معنايي دارد و كاربردي است؟
2ـ چهگونه میفهمم چه وقتی نیاز به رها کردن دارم، چهطور رها کنم؟
3ـ «پروردگاری که خود درک کردیم» برای من به چه معنايي دارد و فهمي است؟
4ـ آیا من آمادهی رها کردن هستم و میگذارم خداوند اختیار زندگیام را در دست خود گیرد؟
5ـ «مراقبت خداوند» برای من به چه معنايي است؟
6ـ «سپردن» برای من چه معنی دارد؟
7ـ نتايج رها کردن چهطور به ما کمک میکند این قدم را بهتر کار کنیم؟
8ـ چهگونه میتوانم به ارادهی خداوند نزدیک شوم، نیروی برترم چهگونه و از چهطريقي با من صحبت میکند؟
9ـ جملهی «اراده و زندگیام» یعنی چه؟
10ـ اگر نمیتوانم به خودم اعتراف کنم، چهگونه میتوانم به نیروی برترم اعتماد کنم؟
11- چهطور اعتماد کردن را تمرین میکنم؟
.....................................................................
عنوان سؤالات در قدم چهار:
این چک لیست به عنوان ابزاری برای کمک به خود ارزیابی تهیه شده است که به ویژه برای تازه واردینی که دارند با مفهوم هموابستگی آشنا میشوند مفید است، همچنین برای کسانی که در بهبودی هستند میخواهند مشخص کنند هنوز باید چه نواقص و صفتهایی را برطرف کرد نیز مفید است.
الگوهای انکار: هموابستهها.....
*- در شناسایی احساسات مشکل دارند.
*- احساساتشان را کم میکنند، تغییر میدهند یا انکار میکنند.
*- خودشان را طوری قبول دارند که باید متواضع باشند و خودشان را وقف دیگران کنند.
الگوی عزت نفس پایین: هموابستهها.....
*- در تصمیمگیری مشکل دارند.
*- افکار و الفاظ و رفتارهای خود را با سختگیری قضاوت میکنند.
*- گویی هرگز به قدر کافی خوب نبودهاند.
*- خجالت میکشند هدیه بگیرند یا از آنها تقدیر و قدردانی شود.
*- نمیتوانند خواسته و نیاز خود را از دیگران بخواهند.
*- خودشان را با ارزش و دوست داشتنی نمیدانند.
الگوهای تسلیم شدن و سلطهپذیری : هموابستهها ..............
*- برای دوری از طرد شدن و یا ناراحت نکردن دیگران از ارزشهای خود میگذرند.
*- نسبت به احساسات دیگران خیلی احساسي هستند و آن احساس را مال خود میدانند (در آن غرق میشوند)
*- بینهایت وفادار هستند و بیش از حد در یک وضعیت مخرب باقی میمانند.
*- ارزش زیادی برای نظرات دیگران قائل هستند و میترسند احساسات یا دیدگاه متفاوتی را بیان کنند.
*- علاقه و سرگرمیهای خود را به دلیل خواست دیگران کنار میگذارند.
*- سکس را به عنوان جانشین عشق میدانند.
الگوهای کنترل : هموابستهها ..............
*- بر این باورند که اكثر مردم نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند.
*- تلاش میکنند دیگران را متقاعد کنند مانند آنها فکر کنند و حس کنند.
*- وقتی دیگران کمک آنها را رد میکنند ناراحت و رنجیده میشوند.
*- بدون این که از آنها خواسته شود به راحتی نصیحت میکنند و راهنمایی میدهند.
*- برای کسانی که به آنها علاقه دارند یا نگرانشان هستند ولخرجی میکنند.
*- از سکس استفاده میکنند تا تأیید و پذیرش بگیرند.
*- برای برقراری ارتباط، دوست دارند دیگران به آنها نیاز داشته باشند.
انجام یک قدم پنجم موفق:
كاركرد یک قدم پنجم موفق یک فرایند ساده است، ما به راحتی آن را انجام میدهیم. شاید قبل از شنیدن اينكه به حد و مرزهایی نيز نیاز داشته باشیم، مثلاً: میتوانیم:
*- قطع وابستگی و هموابستگي را تمرین ميکنیم.
*- تمرکز خود را روی ترازنامهي شخصیمان قرار میدهیم.
*- به اینکه شخص دیگری چهگونه و کجا این قدم را انجام میدهد احترام میگذاریم.
*- بدون بحث و قضاوت و غيبت و فرضیهپردازی به حرفها و پيشنهادها گوش میدهیم.
*- میپذیریم در فقط برای امروز زندگي كنيم و شخص مورد نظر کجا است؟
*- وقت و زمان زیادی را بدون وقفه برای انجام آن درنظر میگیریم.
*- دعا برای اینکه واقعیتهای روحانی انجام شدهي قدمهاي قبلي و اين قدم در قبل و بعداز قدم پنجم بیشتر شود، بسیار مفید و موثر است، موقع صحبت و يا شنیدن قدم پنج، خود و كسي ديگر نیرویبرتر را در نظر میآوریم و میدانیم که هرچه نیاز داریم برای ما او مهيا و فراهم میکند.
....................................................................
عنوان سئوالات قدم پنجم:
جواب دادن به این پرسشها به شما در کارکرد قدم پنجم کمک میکند.
1ـ آیا کارکرد قدم پنجم برای من سخت است، چرا؟
2ـ چهگونه میتوانم از ترس، قضاوت شدن و خجول و شرمنده شدن رها شوم؟
3ـ «اقرار میکنیم» برای من به چه معنايي است؟
4ـ «چهگونگی دقیق خطاهایمان» برای من چه مفهومی دارد؟
5ـ در قدم پنجم را «برای خدا، خودم و انسانی دیگر میخوانم» یعنی چه؟
6ـ چرا اقرار خصوصی اشتباهاتم، در روند دعا و مراقبههایم برای من مهم است؟
7ـ چهگونه میتوانم از موضعگيري و دفاع خودم رها شوم و حقیقت را بگویم؟
8ـ چهگونه حضور نیروی برترم را به قدم پنجم میآورم؟
9ـ در قدم پنجم چهگونه میتوانم به شخص دیگری اعتماد کنم؟
10ـ چه حد و مرزی برای کارکرد قدم پنجم تعیین میکنم، چه حد و مرزهایی برای دریافت قدم پنجم کسی تعیین میکنم؟
11ـ موقع كاركرد قدم پنجم، وقتی شخصی از مسير درست ترازنامه خودش دور میشود و شروع میکند به گرفتن تراز دیگری چه میکنم؟
..................................................................
عنوان سؤالات قدم شش.
1ـ چهگونه «کاملاً آماده» میشوم؟
2ـ چهگونه اعتماد من به نیروی برتر میتواند به آمادگی من کمک کند؟
3ـ چه موقع نواقص شخصیتی از بین میرود، آيا این نواقص شخصیتی از بین میرود؟ این نواقص چهگونه برطرف میشود؟
4ـ نواقص شخصیتی ما را به چه سمتی میبرند؟
5ـ «نواقص شخصیتی» کداماند، نواقص شخصیتی من کدام است؟
6ـ آیا عبارت «نواقص شخصیتی» در من یک احساس مقاومت ایجاد میکند، چرا؟
7ـ چهطور میتوانم نواقص شخصیتیام را بپذیرم و مقاومت کنم؟
8ـ چهگونه میتوانم حس کنم کاملاً آماده هستم؟
9ـ چه چیزی موجب میشود نواقصام را توجیه کنم یا آنهارا کوچک بشمارم؟
10ـ قدمها در پذیرش نواقصم چه کمکی به من میکنند؟
11ـ از نگهداشتن یک نقص شخصیتی خاص چه چیزی بهدست میآورم؟
12ـ چرا قدم شش یک پل تعیین کننده بین قدمهای پنجم و هفتم است؟
......................................................................
عنوان سؤالات قدم هفت:
1ـ «با فروتنی از خدا خواستیم» برای من چه مفهومی دارد؟
2ـ در مورد از بین رفتن کمبودهایم چه ترسهایی دارم، ترسهای خود را فهرست کنید.
3ـ کمبودهای اخلاقی من کداماند؟
4ـ «با فروتنی خواستن» با «آمادگی کامل داشتن» چه فرقی میکند؟
5ـ چهگونه این که خجالت میکشم نواقصم را مطرح کنم، مرا در هموابستگی نگه میدارد؟
6ـ فروتنی برای من چه معنایی دارد؟
7ـ با فروتنی درخواست کردن چهگونه است؟
8ـ وقتی قدم هفت را کار میکنم چهگونه پذیرشم بیشتر میشود؟
9ـ در چه راههایی قدم هفت مرا در بهبودیم یاری میرساند؟
10ـ وقتی قدم هفت را کار میکنم چهگونه میتوانم خواست خودم را رها کنم؟
11ـ اینکه «خدا همه چیز را دربارهی من میداند و مرا همینطور که هستم دوست دارد و میخواهد» در این قدم چهگونه به من کمک میکند؟
......................................................................................
عنوان سؤالات قدم هشت.
1ـ «درصدد جبران برآمدیم» برای من چه معنایی دارد؟
2ـ هنگامی که روی این قدم کار میکنم چهگونه با ترسم برخورد میکنم؟
3ـ از چه قدمهایی به عنوان «ابزار» قدم هشت استفاده میکنم؟
4ـ چهگونه درصدد جبران برمیآییم؟
5ـ چهگونه سعي دارم خودم را فراموش کنم؟
6ـ با این فکر که من بهتر یا کمتر از دیگران هستم چه خسارتهایی زدم؟
7ـ چهگونه میتوانم از توجیه این که من به کسی آسیبی نزدم رها شوم؟
8ـ دربارهی چه کسی میترسم، یا با آن به حالت تدافعی برخورد میکنم؟
9ـ به چه صورتی به دیگران خسارت زدم؟
10ـ چهگونه به خودم خسارت زدم؟
11ـ بیصداقتی من چهگونه به خودم و دیگران آسیب رساند؟
12ـ به دلیل رنجشهایم به چه کسی آسیب رساندم؟
13ـ به دلیل نیاز به کنترل به چه کسی آسیب رساندم؟
....................................................
عنوان سؤالات قدم نه.
1ـ جبران خسارت چیست؟
2ـ من چهگونه برای جبران خسارت آماده ميشوم؟
3ـ به نظر من هدف از جبران خسارت چیست؟
4ـ چهگونه متوجه میشوم جبران خسارتم به خودم یا دیگران صدمه میزند؟
5ـ انگیزهی من از جبران خسارت چیست؟
6ـ چهگونه قبل از خسارت میتوانم دیگران را ببخشم، آیا بخشش کامل ضروری است؟
7-وقتی جبران خسارت میکنم چهگونه میتوانم نتیجه را رها کنم، اینکار چه اهمیتی در بهبوديم دارد؟
8- موقع جبران خسارت چهگونه از خودم مراقبت میکنم، برای اینکه جبران خسارت آسان، امن و به روشنی انجام شود، از چه ابزار و قدمهایی استفاده میکنم؟
9- چهگونه از خودم جبران خسارت میکنم؟
10- اگر جبران خسارت مستقیم ممکن نبود چه راه دیگری دارم؟
11-«جبران خسارت زنده» برای من چه معنایی دارد؟
............................................................
عنوان سؤالات قدم ده.
1- هدف قدم ده چیست؟
2- نوشتن ترازنامه شخصی برای من چه معنایی دارد؟
3- قدم دهم چهگونه به بهبودی من کمک میکند؟
4- کدام رفتارهای من؟
5- در قدم ده امروز من چه چیزهایی مثبتی وجود داشت؟
6- چرا لیست مثبتها وتجربیات بهبودی از بیماریم مهم است؟
7- چهگونه میفهمم کی دراشتباه هستم، چه رفتارهایی از خود بهروز میدهم؟
8- چه چیزی مانع میشود اشتباهاتم را اعتراف کنم؟
9- آیا همیشه فکر میکنم در اشتباه هم و یا برعکس همیشه فکر میکنم، کارم درست است، این رفتارها چه ارتباطی با این قدم دارد؟
10- چهگونه این قدم مرا فروتن نگه میدارد؟
11- چهگونه اینقدم به من کمک میکند، گذشته و آینده را رها کرده و در حال زندگی کنم؟
12- آیا من میخواهم اینقدم را بهطور منظم و روزانه انجام دهم؟
.....................................................................
عنوان سؤالات قدم یازده:
1ـ چه چیزی به من کمک میکند، استفاده از این قدم را به یاد بیاوریم؟
2ـ وقتی مشکل دارم چهگونه از قدم یازده استفاده میکنم؟
3ـ در نتیجهی کارکرد این قدم به چه نتیجهی متفاوتی دست یافتم؟
4ـ چهگونه از قدم یازده برای افزایش بهبودیام استفاده میکنم؟
5ـ چهگونه دعا برای شناخت خواست خداوند به سادگی زندگی من کمک میکند؟
6ـ دعا چیست، چهگونه میتوانم دعا کردن را یاد بگیرم و دعا کنم؟
7ـ مراقبه چیست، چهگونه میتوانم مراقبه کردن را یاد بگیرم و مراقبه کنم؟
8ـ امروز درک من از خدا چیست؟
9ـ افزایش «ارتباط آگاهانه با خدا» برای من چه معنایی دارد؟
10ـ چهگونه خواست خدا برای خودم بشناسم، آیا به خودم اعتماد دارم که خواست خدا را میشناسم؟
11ـ چهگونه خواست خدا را از خواست خودم تشخیص میدهم؟
12ـ «قدرت اجرای خواست خداوند» برای من چیست؟
13ـ چرا اینقدم به من یاد میدهد، فقط طالب آگاهی ازخواست او برای خود و قدرت اجرایش شدیم؟
................................................................
عنوان سؤالات قدم دوازده:
1- چهگونه در نتیجهی کارکرد این قدمها من به یک بیداری معنوی میرسم؟
2- از کجا میفهمم که به بیداری معنوی رسیدهام؟
3- از کجا امیدوارم که برنامهی ما این قدم را به من برساند (انتقال دهد)؟
4- من در رساندن پیام چه تجربههایي دارم؟
5- امروز در نتیجهی آشنايي با قدمها من چه ابزارهايی دارم؟
6- بیداری معنوی چه تأثیری روی زندگی من گذاشته و میگذارد؟
7- چه چیزی ممکن است مرا از بیداری معنوی یا نیرویبرتر جدا کند؟
8- اصولی که به قدم دوازده اشاره میکند کدام است؟
9- چهگونه این اصول را در تمامی امور زندگیام به کار میگیرم؟