2014-01-31، 08:00
قبل از ورود به الانان هیچ چیز در زندگیم ساده نبود . کارم بسیار پر تشنج بود .همیشه وقت کم می آوردم ،و تمام توجه ام بر روی الکلیم متمرکز بود . و من اصلا متوجه نبودم که چقدر تحت فشار هستم .در طی اولین جلسات الانان توجه ام را بر روی برنامه منتقل کردم .به محض اینکه این کار را انجام دادم ،در یافتم که تمام مدت خسته و درمانده هستم . موضوع یکی از جلسات الانان تنها چیزی بود که نیاز به شنیدنش داشتم . "سخت نگیر". تصمیم گرفتم مهمترین مساله زندگیم ،نجات از تاثیرات رفتار معتادم در زندگی باشد . من مسئولیتهایی داشتم که نمی توانستم کنار بگذارم اما سعی کردم هر جا ممکن بود آنرا سهل و آسان برگزار کنم . در مورد خودم این به معنای رها کردن برخی از فعالیتهای اجتماعی ،تغییر شکل موقتی با درآمدی کمتر ولی با استرس کمتر و رها کردن برخی از کارهای غیر ضروری منزل بود . این تصمیمات دائمی نبود ،بلکه تنها برای اینکه به خودم فرصتی برای تقویت روحیه و تجدید سلامتی بدهم ،بود. واقعا عمل کرد ] به محض اینکه به وضع عادی زندگی برگشتم بهتر میتوانستم مسائل را آسانتر برگزار کنم و در نتیجه بهتر عمل نمایم .
یاد آوری امروز .
اگر خسته شده ام ، شاید بخاطر این است که زیادی تلاش میکنم .امروز سعی میکنم سخت نگیرم "توانایی ساده سازی به معنای این است که مسائل غیر ضروری را حذف کرده و به مسائل ضروری اجازه بروز دهیم "
یاد آوری امروز .
اگر خسته شده ام ، شاید بخاطر این است که زیادی تلاش میکنم .امروز سعی میکنم سخت نگیرم "توانایی ساده سازی به معنای این است که مسائل غیر ضروری را حذف کرده و به مسائل ضروری اجازه بروز دهیم "
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه