2014-09-08، 11:58
با حضور در جلسات و شناخت بيماري خودم ديگران، رها شدن از خدايي كردن، پذيرش ديگران
وقتي ذهنم باز بشه و بفهمم كه من توانايي ندارم در برابر رفتاراي ديگران اونوقت است ميفهمم تمام رفتارا، گفتار و حركات اطرافيانم با هم متفادت است، يكي در برابر مشكلش زانو ميزنه و مشكل بر او غلبه مي كنه، يكي با كساني در مورد اون مشكل تجربه دارن مشورت مي كنه، يكي دعا مي كنه و از خدا كمك ميگيره
اونوقته كه مي فهمم هر كس روش زندگي خودشو داره و من نمي تونم همه به همديگه تبديل كنم
وقتي ذهنم باز بشه و بفهمم كه من توانايي ندارم در برابر رفتاراي ديگران اونوقت است ميفهمم تمام رفتارا، گفتار و حركات اطرافيانم با هم متفادت است، يكي در برابر مشكلش زانو ميزنه و مشكل بر او غلبه مي كنه، يكي با كساني در مورد اون مشكل تجربه دارن مشورت مي كنه، يكي دعا مي كنه و از خدا كمك ميگيره
اونوقته كه مي فهمم هر كس روش زندگي خودشو داره و من نمي تونم همه به همديگه تبديل كنم