انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: دلنوشته
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46
ﻋﮑــــﺲ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺳﻘﻒ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﺣﺎﻝ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ
ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ
ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻣﺪﺍﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻗﺎﺏ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺑﺎﺷﯽ…
برمن بچشان تلخ ترین زلزله ها را
چون بغض رساندی به لبم اینگله هارا

من برکه ی خشکیده تو ماه شب یلدا
کم نیست فراموش کنم فاصله ها را

خدایا:وقتی ازم گرفتی وبهم بخشیدی فهمیدم که :
معادله زندگی نه غصه خوردن برای نداشته هاست و نه شاد بودن برای داشته ها.....
دلتنگت شده ام ؟
نمی دانم !
شاید برای تو ....
یا شاید
برای دیروزهایی که با تو سر کردم .....


روی هر پله ای که باشی خدا یک پله بالاتر است ،نه به خاطر این که خداست ،به خاطر این که دست تو را بگیرد.
ﻣﻦ ﺑﺎ ﻳﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ؛
ﺭﺋﻴﺲ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻡ،
ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ؛
ﺳﺘﺎﺩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺗﻲ ﺍﻡ ﺭﺍ
ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ …
[تصویر:  1397597730491.jpg]

در هراس از هجوم مکرر دلتنگی
نگاه خسته انتظار
تلخی دقایق نبودنت را
از قاب خالی پنجره رصد می کند..
کاش از عمق جاده های دور
یک شب
صدای خسته پاهایت غافلگیرم کند
ماه من ، غصه چرا ؟!
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !
یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان
نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت ،
تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست !
ماه من غصه چرا !؟!
تو مرا داری و من
هر شب و روز ،
آرزویم ، همه خوشبختی توست !
ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کارآن هایی نیست ، که خدا را دارند ...
ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست،
با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود ،
که خدا هست ، خدا هست ؛خدا هست هنوز!
او همانی است که در تار ترین لحظه شب، راه نورانی امید
نشانم می داد ...
او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد ، همه زندگی ام ،
غرق شادی باشد ....
ماه من !
غصه اگر هست ! بگو تا باشد !
معنی خوشبختی ،
بودن اندوه است ...!
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین ...
ولی از یاد مبر،
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند ،
که خدا هست ، خدا هست
و چرا غصه ؟ چرا !؟!

خدا بهت ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشی ...

توکل یعنی اینکه با ایمان در راهی قدم بگذاری که هیچکس با تو نیست ، آنوقت می بینی کسانی که فکرش را هم نمی کرده ای در این راه با تو همراه خواهند شد …
[تصویر:  1397681139741.jpg]
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46