انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: یک دنیا حرف نا گفتنی!!!
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6
کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا
اگر چه دست و پـا گم می شود، دل می شود پیدا
 
گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت
برادر خواهری اینگونه مشـکل می شود پیـــدا
 
ز هر دلــشوره ای دل را به دریــای تو باید زد
که قدر اشک از امواج ساحل می شود پیدا
 
دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم
و قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا
 
دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون
حسین و زینبی حیدر شمایل می شود پیدا
 
بدون زهر هم معصو مه ی دور از رضا می مرد
مـــثالش زینـب کبـــری، دلایـــل می شود پیــدا
نور خدا در رسول اكرم پیدا
كرد تجلی زوی به حیدر صفدر
 
وز وُی تابان شده به حضرت زهرا
اینك ظاهر دخت موسیِ جعفر
 
آبروی ممكنات جمله از این نور
گرنبُدی باطل آمدند سراسر
 
دختر چون این دو از مشیمه قدرت
نامد و ناید دیگر هماره مقدر
 
آن یك، امواج علم را شده مبدأ
وین یك افواج حلم را شده مصدر
 
آن یك بر فرق انبیا شده تارُك
وین یك اندر سر، اولیا را مِغْفر
 
آن یك در عالم جلالت، كعبه
وین یك در مْلك كبریایی مُشْعُر
 
لم یُلِدُم بسته لب و گرنه بگفتم
دخت خدایند این دو نور مطهر
 
آن یك بر مْلك لایزالی، تارُك
وین یك بر عرش كبریایی، افسر
 
آن یك خانه مدینه كرده مزین
صفحه قم را نموده این یك، انوار
 
خاك قم این كرده،‌از شرافت، جنت
آب مدینه نموده آن یك، كوثر
 
عرصه قم غیرت بهشت برین است
بلكه بهشتش یُساوْلی است برابر
 
زیبد اگر خاك قم به عرش كند،فخر
شاید گر لوح را بیاید همسر
 
خاكی عجب خاك، آبروی خلایق
ملجأ بر مسلم و پناه به كافر
 
 
سلام خواهر قرآن، سلام دختر دین
سلام مادر عصمت، سلاله یاسین
 
سلام دختر طاها و نور و طور سلام
سلام ای گهرِ هفت بحـر نور، سلام
 
تو وارث شرف و احتـرام فـاطمه‌ای
تو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمه‌ای
 
عجیب نیست که بابا به تو سلام کند
و یـا امـام رضـا در بـرت قیـام کند
 
تو پـاره‌ای ز تـن پاک احمدی، بانو
تـو مــادرِ قــمِ آل محمّـدی، بـانو
 
حریـم تـو حـرمِ یازده امام هُداست
مزار گمشده فاطمه در آن پیداست
 
تو شوی نکـرده بـرای تمام خلق، امی
تو زینبِ دگرِ فاطمه، به شهر قمی
 
به حُرمت حَرَمت انبیـا قیـام کنند
زیــارتِ حــرمِ یــازده امـام کنند
 
تـو چـون امـام رضـا دُرّ هفـت دریایی
بـه چشم آل محمــد همیشـه زهــرایی؟
 
سزد که اهل سماوات، خاک پات شوند
خوش آمدی به قم ای اهل قم، فدات شوند
 
خوش آمدی بـه دیار قـم، عمـه سادات
قـدم قدم به قدومت ز اهل قم صلوات
 
به این مقام و به این شوکت و به این اجلال
سـزد امـام رضــا آیـدت بـه استقبـال
 
عجـب نبــود اگــر بــود از ره تجلیـل
زمـامِ ناقــه تــو روی دوشِ جبـرائیل
 
عجب نبـود کــه آن روز از فـراز فلک
به خـاک‌ بوسیَت آیند، فـوج فـوجِ ملک
 
عجب نبـود کـه گوینـد اهل قم، یکسر
که گشته حضرت صــدّیقه وارد محشر
 
عجب نه اهـل قـم ار افتخـار می‌کردند
به جـای شـاخه گل، سر نثار می‌کردند
 
زنان شهـر قـم از هـر طرف، مقـابل تو
ز روی بـام فشاندنـد گـل به محمل تو
 
ز نـاقـه‌ات همگـی احتـرام مـی‌کردند
نهـاده دست به سینه، سلام می‌کردند
 
به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد
جنـایت و ستـم شــام را تـلافی کرد
 
به محفلِ تو فشاندند اشک، جای گلاب
زدند ناله که زینب کجا و بـزم شراب؟
 
به هـر قـدم صلـواتت نثـار می‌کردند
تو را به خانه «موسی‌بن‌خزرج» آوردند
 
به بند ناقه تو، دسته دسته چنگ زدند
ولی به محمل زینب ز بام، سنگ زدند
 
قسم به عـزّت تو، ای به مقدمِ تو درود
که جای عمـه سـادات در خرابه نبود
 
به سوی عمه تو شامیان چو رو کردند
به جای گل، سرِ نی، هیجده سر آوردند
 
به اجر این ‌همه ارضِ ادب، کرامت کن
به روز حشر، تو از اهل قم، شفاعت کن
 
شد ربیعُ الثانی و فصل شور ِ دلبری
نغمه ی عالَم شده یا امام ِ عسگری
 
ای امام ِ عالمین از همه خوبان سری
بر فَلَک مولایی و از مَلَک دل می بری
 
ای گل پیغمبری،یا امام ِ عسگری
آیه ای از کوثری،یا امام ِ عسگری...
 
آمده ای عاشقان،نخل زهرا را ثمر
شد ز الطاف ِ خدا،حضرت ِ هادی پدر

آمده آنکه بُوَد دَه صدف را چون گوهر
من مدیحه خوان شدم بهر ِ تو با چشم ِ تر
 
ای گل پیغمبری،یا امام ِ عسگری
آیه ای از کوثری،یا امام ِ عسگری...
 
حُسن  سر تا پا تویی دلبر دلها تویی
حُجّتُ الّه هستی و یوسف زهرا تویی
 
لاله ی صحرا تویی،لطف را دریا تویی
راحت و آرامشی بر دل ِ شیدا تویی
 
ای گل پیغمبری،یا امام ِ عسگری
آیه ای از کوثری،یا امام ِ عسگری...
 
دارد این دل حاجت ِ وادی ِ عشق شما
عطر فردوس ِ برین عطر و بوی سامرا
 
کاش یبن فاطمه در ره ِ سُرخ ِ ولا
از حریم ِ تو رویم هم نجف هم کربلا
 
ای گل پیغمبری،یا امام ِ عسگری
آیه ای از کوثری،یا امام ِ عسگری...
 
میاد از آسمون عشق،نسیم ِ نور دلبری
اومده ماه عالمین،آقام امام ِ عسگری
صلوات ِ عالم به تو و روی ماهِت
دیده ی ملائک شده محو ِ نگاهت
یا مولا یا مولا حسن یا حسن
یبن َ علی گل ِ زهرا...
 
بارون ِ رحمت و ببار ای خداوند مهربان
به برِکَت ِ مقدم ِ پدر ِ صاحب الزّمان
به روی خلایق وا شده باب رحمت
از صورت ِ نازش می تابه نور عصمت
یا مولا یا مولا حسن یا حسن
یبن َ علی گل ِ زهرا...
 
ایشالا واسه زائرات خاک ِ زیر قدم بشم
همسفر ِ شهیدای مدافع ِ حرم بشم
ای پسر زهرا تویی شور و نوایم
حرم قشنگت نجف و کربلایم
یا مولا یا مولا حسن یا حسن
یبن َ علی گل ِ زهرا...
 
اومده دنیا جان ِ پیمبر،پسر ِ زهرا عزیز حیدر
حسنِ دوّمِ عترتِ طاها،یه آیه ای از سوره ی کوثر
کعبه ی دلبری  خوش آمدی،از دو عالَم سری خوش آمدی
امام ِ عسگری خوش آمدی امام ِ عسگری خوش آمدی
یا اباالمهدی امام ِ عسگری یا مولا...
دلِ همه اسیر و بی قراره،واسه ما عشقِ  او دار و نداره
به یُمن ِ مقدم ِ امام ِ شیعه،از آسمون بارون ِ گل می باره
به لبا زمزمه یا مولانا،مقتدای همه همه یا مولانا
پسر ِ فاطمه یا مولانا پسر ِ فاطمه یا مولانا
یا اباالمهدی امام ِ عسگری یا مولا...
 
آرزمونه که با خُدا باشیم،سائل ِ درگاه ِ شما باشیم
ایشالا با نابودی ِ دشمن،شب ِ میلادت سامرا باشیم
غرق ِ جود و کرمِت کن مارو،خاک ِ زیر قدمِت کن مارو
مدافع ِ حرمِت کن مارو مدافع ِ حرمِت کن مارو
یا اباالمهدی امام ِ عسگری یا مولا...
 
مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاست
مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماست
مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی نه شافع محشر، که محشر کبراست
مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی نه همسر زهرا که کیمیای ولاست
مرا غدیر بود پایگاه دانش و دین
علی نه کاتب قرآن که آیت عظماست
مرا غدیر نه یک واژه در دل تاریخ
که جان پناه همه رهروان راه خداست
مرا غدیر نه یک روز اختلاف افکن
که همچو چشمه ی مبعث زلال وحدت زاست
مرا غدیر ندای بلند آزادی است
علی نه حامی بوذر که روح صدق و صفاست
مرا علی نبود خلقتی خدا گونه
چو غالیان نسرایم که مالک دو سراست
اگر نه عالم و عادل مرا نمی شاید
ستایمش که علی عالی و علی اعلاست
بخوان ز سوره انعام علت درجات
علی ز علم و عمل بر جهانیان مولاست
مگوکه مولد او کعبه شد که می گویم
به هر مکان که علی هست کعبه خود آنجاست
هر آن که دم زند از عشق آن ولی والا
علی صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست
بخوان تو نامه مولا به مالک اشتر
که طرز فکر علی از خطوط آن پیداست
ببین که در دل آن رادمرد بی همتا
به یاد قسط و عدالت چه محشری بر پاست
بکوش رنگ علی گیری و صفات علی
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست
به سالروز امامت به جشن عید غدیر
که اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست
گل (امید) به لب ها نشاندم و گفتم
خوشا دلی که در آن مُهر مهر میر ولاست
 
 
شب عشقه شب شوره شب شب عیده غدیره
شب شادی و سروره که فقط حیدر امیره
دل من مجنون وشیدا غریق دریای شعف شد
فرمانروای کل هستی شه نجف شد شه نجف شد
حب المتین علی مولا عین الیقین علی مولا مرشد جبریل امین یعصوب دین علی مولا
گل خنده می نشینه رولب حوروفرشته
مژده مژده شیعیانش که جاتون توی بهشته
دلداده راه ولایم رهرو راه مرتضایم در آستان خسرو دین گدایم من گدایم
ماه شبم علی مولا تاب وتبم علی مولا نعره مستانه می زنم ذکر لبم علی مولا
 
روی دستای پیمبر رفته بالا دست حیدر
آسمون داره می ریزه به زمین شراب کوثر
تمامی ذرات هستی پیش پای آقام حقیرند حاتم وسلیمان تو درگاش فقیرند فقیرند
بدر الدجا علی مولا شمس الضحا علی مولا دست تو در دست مصطفا دست خدا علی مولا
 
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد
عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
 
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد
 
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
 
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
 
خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت
نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد
 
امر شد تا که به قربانی اسماعیلش
آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
 
امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
 
آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا
به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد
 
ای تو جان نوبهاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
ای تو شور آبشاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
 
ای شراب آسمانی، ای طلوع مهربانی
با تو شد خورشید خندان، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
 
ای که نامت گشته ذکر هر دم جان و روانم
ای شفای درد پنهان، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
 
آمدی چون ماه تازه، تیغ بر کف، خنده بر لب
آمدی ای عید قربان! خوش رسیدی، خوش رسیدی!
 
آمدی چون سیلْ جوشان ، بی‌خبر، ناگه، خروشان
تا کنی این خانه ویران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
 
خانه‌ی عقل زبون را، عقل سرد تیره‌گون را
کرده‌ای با خاک یکسان، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
 
شعر می‌جوشد ز من، پیوسته هر شب، هر سحرگه
از تو شد این چشمه جوشان، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6