2013-11-29، 04:11
16 خرداد بهبودی یک
شبه اتفاق نمیافتد
«قدمهای دوازدهگانه معتادان گمنام
فرآیند بهبودی پیشروندهای است
که در زندگی روزمره ما پایهگذاری شده است.»
کتاب پایه
v
پس از گذشت مدتی از بهبودی ممکن است متوجه شویم که با مسائلی مانند مشکلات شخصی دردناک، احساس عصبانیت و نومیدی روبرو شدهایم. وقتی متوجه جریان میشویم، ممکن است شکوه کنیم: «اما من سخت کار میکردهام. فکر میکردم...» شاید بهبود پیدا کردهام؟ نه حتی خیلی کم. بارها و بارها میشنویم که بهبودی فرآیندی مداوم است و ما هرگز معالجه نمیشویم. با این حال، گاهی اوقات معتقدیم اگر قدمهای خود را به قدر کافی انجام دهیم، به قدر کافی دعا کنیم یا به اندازه کافی در جلسات شرکت کنیم، سرانجام... خب شاید معالجه نشویم، اما تبدیل به فرد قابل توجهی شویم!
ما "فرد قابل توجهی" هستیم. در حال بهبودی هستیم—بهبودی از اعتیاد فعال. فرقی نمیکند در طی فرآیند بهبودی با چه مسائلی روبرو شدهایم، در هر حال همیشه مسائل بیشتری وجود دارد. چیزهایی که به یاد نمیآوردیم یا تصور نمیکردیم در اولین ترازنامه ما مهم باشند، مطمئناً بعداً بروز پیدا میکنند. بارها و بارها برای مقابله با چیزهایی که ما را آزار میدهد، به فرآیند قدمها مراجعه میکنیم. هر چه بیشتر از این فرآیند بهره میگیریم، بیشتر به آن اعتماد میکنیم، چراکه میتوانیم نتایج آن را مشاهده کنیم. از خشم و رنجش به سوی بخشش، از انکار به سوی صداقت و پذیرش و از درد به سوی آرامش پیش میرویم.
بهبودی یک شبه اتفاق نمیافتد و بهبودی ما هرگز کامل نخواهد شد. اما هر یک از روزها التیام جدید و امید به فرداهایی بیشتر را به ارمغان میآورد.
v
فقط برای امروز: امروز هر کاری که بتوانم برای بهبودی خود انجام میدهم و در فرآیند مداوم بهبودی امید خود را حفظ میکنم.
شبه اتفاق نمیافتد
«قدمهای دوازدهگانه معتادان گمنام
فرآیند بهبودی پیشروندهای است
که در زندگی روزمره ما پایهگذاری شده است.»
کتاب پایه
v
پس از گذشت مدتی از بهبودی ممکن است متوجه شویم که با مسائلی مانند مشکلات شخصی دردناک، احساس عصبانیت و نومیدی روبرو شدهایم. وقتی متوجه جریان میشویم، ممکن است شکوه کنیم: «اما من سخت کار میکردهام. فکر میکردم...» شاید بهبود پیدا کردهام؟ نه حتی خیلی کم. بارها و بارها میشنویم که بهبودی فرآیندی مداوم است و ما هرگز معالجه نمیشویم. با این حال، گاهی اوقات معتقدیم اگر قدمهای خود را به قدر کافی انجام دهیم، به قدر کافی دعا کنیم یا به اندازه کافی در جلسات شرکت کنیم، سرانجام... خب شاید معالجه نشویم، اما تبدیل به فرد قابل توجهی شویم!
ما "فرد قابل توجهی" هستیم. در حال بهبودی هستیم—بهبودی از اعتیاد فعال. فرقی نمیکند در طی فرآیند بهبودی با چه مسائلی روبرو شدهایم، در هر حال همیشه مسائل بیشتری وجود دارد. چیزهایی که به یاد نمیآوردیم یا تصور نمیکردیم در اولین ترازنامه ما مهم باشند، مطمئناً بعداً بروز پیدا میکنند. بارها و بارها برای مقابله با چیزهایی که ما را آزار میدهد، به فرآیند قدمها مراجعه میکنیم. هر چه بیشتر از این فرآیند بهره میگیریم، بیشتر به آن اعتماد میکنیم، چراکه میتوانیم نتایج آن را مشاهده کنیم. از خشم و رنجش به سوی بخشش، از انکار به سوی صداقت و پذیرش و از درد به سوی آرامش پیش میرویم.
بهبودی یک شبه اتفاق نمیافتد و بهبودی ما هرگز کامل نخواهد شد. اما هر یک از روزها التیام جدید و امید به فرداهایی بیشتر را به ارمغان میآورد.
v
فقط برای امروز: امروز هر کاری که بتوانم برای بهبودی خود انجام میدهم و در فرآیند مداوم بهبودی امید خود را حفظ میکنم.