2013-11-15، 08:32
من هميشه در برابر خطرهای جدی واکنش بدون فکر از خود نشون مي دادم وروزی رسید که نتوانستم از خود دفاع کنم به خاطر بحران های مادی واجتماعی توانای روبرو شدن با کسی را نداشتم اگر حقم را میخوردند میگفتم واگزار میکنم
به خدا در اعثل چیزی که باعث می شود من به این روز بیفتم بیماری ما حکومت می کرد یا انکار بیماری انکار اشفتگی زندگی انکار عجز خود کم بینی ترس ومعمولا ارزیابی خود اگاهی داشتن از ضعف و نا توانی خودم موجب می شد نتوانم از خود حمایت کتنم واوضاع همچنان بدتر می شد
به خدا در اعثل چیزی که باعث می شود من به این روز بیفتم بیماری ما حکومت می کرد یا انکار بیماری انکار اشفتگی زندگی انکار عجز خود کم بینی ترس ومعمولا ارزیابی خود اگاهی داشتن از ضعف و نا توانی خودم موجب می شد نتوانم از خود حمایت کتنم واوضاع همچنان بدتر می شد
تالار گفتمان انجمن بانیان بهبودی