2014-10-31، 11:13
29خرداد a day at a time از کتاب اندیشه امروز
بيماري من برخلاف بيشتر امراض مهمترين نشانهاش «انكار» است بدين معني كهبيماري به من القاء ميكند كه من بيمار نيستم و هيچگونه مشكلي با مواد مخدر ندارم.مانند ساير بيماريهاي بدون علاج از قبيل ديابت و رماتيسم مفصلي عود مجدد يكيديگر از علائم بيماري اعتياد ميباشد.ب در برنامه عود مجدد را ما «لغزش»ميناميم. من از يك چيز مطمئن هستم و آن اين است كه به تنهايي قادرم باعث لغزشخود شوم.آيا من بخاطر خواهم داشت كه فكر به عمل منجر خواهد شد؟ آيا از افكار خطرناكپرهيز ميكنم؟آيا خداوند بمن كمك خواهد كرد كه در مقابل وسوسه مصرف مجدد مقاومت كنم؟آيا من مسئوليت «لغزش» خود را ميپذيرم و سعي بر مقصر جلوه داد ديگراننميكنم؟آيا من قبل از «لغزش» قادرم به افكلري كه در مغز من بوجود آمده و ذهن مرا اشغالكرده توجه كنم و مسئوليت خود را در اين رابطه نديده نگيرم؟ آيا من ميدانم كهبازگشت به زندگي به شيوه گذشته و رفتارهاي معتادگونه به اندازه خود «لغزش»ممكن است خطرناك باشد؟
«هيچ كس ضد لغزش نيست»
بيماري من برخلاف بيشتر امراض مهمترين نشانهاش «انكار» است بدين معني كهبيماري به من القاء ميكند كه من بيمار نيستم و هيچگونه مشكلي با مواد مخدر ندارم.مانند ساير بيماريهاي بدون علاج از قبيل ديابت و رماتيسم مفصلي عود مجدد يكيديگر از علائم بيماري اعتياد ميباشد.ب در برنامه عود مجدد را ما «لغزش»ميناميم. من از يك چيز مطمئن هستم و آن اين است كه به تنهايي قادرم باعث لغزشخود شوم.آيا من بخاطر خواهم داشت كه فكر به عمل منجر خواهد شد؟ آيا از افكار خطرناكپرهيز ميكنم؟آيا خداوند بمن كمك خواهد كرد كه در مقابل وسوسه مصرف مجدد مقاومت كنم؟آيا من مسئوليت «لغزش» خود را ميپذيرم و سعي بر مقصر جلوه داد ديگراننميكنم؟آيا من قبل از «لغزش» قادرم به افكلري كه در مغز من بوجود آمده و ذهن مرا اشغالكرده توجه كنم و مسئوليت خود را در اين رابطه نديده نگيرم؟ آيا من ميدانم كهبازگشت به زندگي به شيوه گذشته و رفتارهاي معتادگونه به اندازه خود «لغزش»ممكن است خطرناك باشد؟
«هيچ كس ضد لغزش نيست»
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست