2013-11-30، 12:08
چون تعادلی در شناخت احساسات و بروز انها ندارم در جایی که باید احساسات دیگران را در روابطم در نظر بگیرم احساسات خودم را در نظر می گیرم و برعکس و معمولا به منافع خود فکر می کنم و به احساسات خود پاسخ می دهم و به علت نداشتن ثبات احساسی و عاطفی نداشتن تعادل در بروز احساسات نشناختن روابط رمانتیک و افلاطونی در ک نکردن چایگاه دیگران و عملکرد از روی اجبار خیلی اوقات هم هیچ گونه واکنشی به احساسات دیگران ندارم وهر گاه رابطه ای با نظام باورهای من مغایر باشد هیچ احساس در نظر نمی گیرم البته گاهی هم پیش می اید که احساسات دیرگان را بیشتر از احساسات خودم در نظر می گیرم
تالار گفتمان انجمن بانیان بهبودی