2014-01-13، 10:10
جاي سعادت است كه تمام اصول روحاني برنامه مبتني بر ايمان و باور به خداوندي است كه خودم او را درك و باور كردهام، استوار شده است. در ابتداي ورودم به جلسه و آشنايي با قدمها اعلام كردم كه به مذهب و خداوند اعتقادي ندارم. هر چه بود توسط پدر و مادر و محيط به من تحميل شده بود. اگر تحميل نبود اعمالم را بهتر انجام ميدادم. زندگي گذشتهام مغاير با باور و مراحل ايمان آوری به خدايي بود، که به من آموزش داده بودند. امروز اصول برنامه به من قدرت ديدن و پذيرش اين خدا و دنيا پیرامونم را هديه كرده است. آيا هنوز هم قدرتي كه در خوبيها و عشق به خداوند پیدا شده است را با لجاجت و سرسختي رد ميكنم؟ من از پروردگار به خاطر سعادت آشنايي با باور و مراحل ايمانآوری و اعتماد به حضورش با احساس انرژياش سپاسگزارم. امروز ميدانم بياعتقادی گذشتهام نتيجه عملكرد خودم بوده و هيچ تأثيري در عشق و علاقه خداوند به من كه هميشه به من زندگی را هديه ميداد، نداشته است. در آنجایی که من دستم را از دست او خارج کرده بودم، او مرا رها نکرده بود. من خدا را دوستدارم و این ارزش من در مرحلهی بهبودی شخصیم است.
باور را به جاي بياعتقادي بگذار!
باور را به جاي بياعتقادي بگذار!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه