2014-01-13، 10:17
قدرت شگفتانگيز بیاختیاری يك وابسته، به مواد مخدر كه در عوالم رؤيا و تخيل و توهم سپري ميشود را به خاطر ميآورم، كه در آن واحد مغز بیمارم تمام دلايل و بهانههاي منطقي را رد ميكرد و به فكر نقش بازي كردن و جلب ترحم خود و دیگران میکردم ميافتم. در همان حال که در رنج و آشفتگی بودم، به فكر كلك زدن و نقشه گول زدن نفر بعدي بودم. امروز اصول برنامهی خودیاری ميگويد، انرژي حياتي خود را بيهوده صرف مسائلی نكن که حاصلی برایت ندارد. چون خستگي حاصل از آن باعث افسردگي، خشم و درگيري باخودت ميشود. امروز بدون وابستگي به مواد مخدر، الكل، قمار و نيكوتين و.... قدرت برنامه و آموختههايم را در امروز متمركز ميكنم. خدمتگزاري در گروه باعث افزايش احساس تعلق به گروهي كه مثل من مشكل وابستگي دارند، میشود. براي اوّلين بار احساس جزئي از يك گروه و کل بودن را تجربه ميكنم. امروز خداوند را سپاسگزارم كه مرا در مسيري قرار داده است، تا با شادماني و لذت بهبودي و رهایی آشنا شوم. خداوندا: مرا كمك كن تا براي پيشبرد و آموزش اصول جديد زندگي تلاش نموده و آموختههايم را در اختيار همدردانم قرار دهم.
امروز ميدانم كه جزئي از كُل هستم!
امروز ميدانم كه جزئي از كُل هستم!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه