2014-01-26، 01:24
صادقانه بیماری و وظیفهی خودم به خود را و ارزشهايم را ميپذيرم. آنقدر ارزش دارم كه خود را از خشم و كينه رها كنم. من مسؤل زندگي و سرپرست و مدیر ديگران نيستم. امروز وظيفه دارم با خود و مردم در كمال ادب و ملايمت و عشق رفتار كنم. همهی ارزشها و دوست داشتنی بودن و دوست داشته شدن و عشق ورزيدن را دارم. امروز با توجه به اصول برنامهی خودیاری و پيام رساندن به تازهواردين مراقب خود خواهم بود. من يك مسؤليت دارم و آن مراقبت از بهبودي خودم است و فقط برای امروز بهترين و با ارزشترين حالتها را به خودم ميگیرم. امروز به وسوسهی مداخله در امور و پذيرفتن مسؤليت ديگران را كنار ميگذارم و توجهم را به راههاي جديد برای ارتباطي انسانی و محترمانه با خود و بين دوستان جلب ميكنم. من زنده هستم و اینجا هستم و ارزش توجه به خودم را دارم. من دوستداشتنی و قابل احترام از طرف خود و دیگران هستم. من بیمار هستم و به اندازهی یک بیمار از خود توقع و انتظار دارم نه بیشتر، آیا برای امروز با دعای آرامش و دعای قدم سوم خواهان حضور خداوند در زندگیم هستم؟ به ارزشهاي خود توجه كن!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه