2013-11-28، 11:05
حقیقت را بگو 26 مرداد
«یک علامت بیماری ما انزواست و مشارکت صادقانه ما را برای بهبودی آزاد میسازد.»
کتاب پایه
v
حقیقت ما را با زندگی مرتبط میسازد، در حالی که ترس و انزوا و عدم صداقت ما را از آن جدا میکند. در دوران مصرف، تا جایی که میتوانستیم، حقیقت درباره خود را از مردم دنیا پنهان کردیم. ترس، ما را از پذیرفتن اطرافیان خود باز میداشت و در مواقعی که آسیبپذیر به نظر میرسیدیم، از ما در برابر آنچه دیگران ممکن بود انجام دهند، محافظت میکرد. اما ترس، ما را از ارتباط با مردم دنیا نیز باز داشت. مانند موجودات بیگانه بر روی سیاره خود زندگی میکردیم و همیشه تنها بودیم و هر لحظه تنهاتر میشدیم.
قدمهای دوازدهگانه و انجمن معتادان در حال بهبودی مکانی را برای افرادی مانند ما مهیا میکند که میتوانیم در هنگام بازگویی حقیقت درباره خود احساس امنیت کنیم. قادر به اقرار صادقانه عجز نومیدکننده و فروتنانه خود در برابر اعتیاد هستیم، زیرا با بسیاری از افرادی که در همین شرایط بودهاند، روبرو میشویم—ما در میان آنها احساس امنیت میکنیم. وقتی به کارکرد قدمها ادامه میدهیم، به گفتن حقایق بیشتری درباره خود ادامه میدهیم. هر چه بیشتر قدمها را انجام میدهیم، احساس میکنیم به طور واقعیتری با دنیای اطراف خود در ارتباط هستیم.
امروز، نباید خود را از واقعیت روابط خود با مردم، مکانها و مسائل زندگی خود پنهان کنیم. این روابط را درست همان طور که هستند، میپذیریم و نقش خود را در این روابط به عهده میگیریم. هر روز وقتی را به پرسیدن این سؤال اختصاص میدهیم: «آیا درباره خود حقیقت را میگویم؟» هر بار که این کار را انجام میدهیم، خود را از انزوایی که مختص اعتیاد بود، دورتر میکنیم و به آزادی که بهبودی میتواند برای ما به ارمغان آورد، نزدیکتر میکنیم.
v
فقط برای امروز: حقیقت، ارتباط من با واقعیت است. امروز، وقتی را برای پرسیدن این سؤال اختصاص میدهم: «آیا حقیقت را میگویم؟»
«یک علامت بیماری ما انزواست و مشارکت صادقانه ما را برای بهبودی آزاد میسازد.»
کتاب پایه
v
حقیقت ما را با زندگی مرتبط میسازد، در حالی که ترس و انزوا و عدم صداقت ما را از آن جدا میکند. در دوران مصرف، تا جایی که میتوانستیم، حقیقت درباره خود را از مردم دنیا پنهان کردیم. ترس، ما را از پذیرفتن اطرافیان خود باز میداشت و در مواقعی که آسیبپذیر به نظر میرسیدیم، از ما در برابر آنچه دیگران ممکن بود انجام دهند، محافظت میکرد. اما ترس، ما را از ارتباط با مردم دنیا نیز باز داشت. مانند موجودات بیگانه بر روی سیاره خود زندگی میکردیم و همیشه تنها بودیم و هر لحظه تنهاتر میشدیم.
قدمهای دوازدهگانه و انجمن معتادان در حال بهبودی مکانی را برای افرادی مانند ما مهیا میکند که میتوانیم در هنگام بازگویی حقیقت درباره خود احساس امنیت کنیم. قادر به اقرار صادقانه عجز نومیدکننده و فروتنانه خود در برابر اعتیاد هستیم، زیرا با بسیاری از افرادی که در همین شرایط بودهاند، روبرو میشویم—ما در میان آنها احساس امنیت میکنیم. وقتی به کارکرد قدمها ادامه میدهیم، به گفتن حقایق بیشتری درباره خود ادامه میدهیم. هر چه بیشتر قدمها را انجام میدهیم، احساس میکنیم به طور واقعیتری با دنیای اطراف خود در ارتباط هستیم.
امروز، نباید خود را از واقعیت روابط خود با مردم، مکانها و مسائل زندگی خود پنهان کنیم. این روابط را درست همان طور که هستند، میپذیریم و نقش خود را در این روابط به عهده میگیریم. هر روز وقتی را به پرسیدن این سؤال اختصاص میدهیم: «آیا درباره خود حقیقت را میگویم؟» هر بار که این کار را انجام میدهیم، خود را از انزوایی که مختص اعتیاد بود، دورتر میکنیم و به آزادی که بهبودی میتواند برای ما به ارمغان آورد، نزدیکتر میکنیم.
v
فقط برای امروز: حقیقت، ارتباط من با واقعیت است. امروز، وقتی را برای پرسیدن این سؤال اختصاص میدهم: «آیا حقیقت را میگویم؟»