2013-11-22، 09:42
9اسفند بزرگترین هدیه
«ایمان نویافته ما در آینده به عنوان اساس مستحکمی برای شهامت عمل میکند.»
کتاب پایه
v
وقتی شروع به شرکت در جلسات میکنیم، از سایر معتادان درباره هدایایی که در نتیجه این برنامه دریافت کردهاند میشنویم، چیزهایی که قبلاً هرگز به عنوان هدیه در نظر نمیگرفتیم. یکی از این هدایا، احیای توانایی درک عواطفی است که برای مدتهای مدید با مصرف مواد مخدر نابود کرده بودیم. در نظر گرفتن عشق، شادمانی و خوشبختی به عنوان هدیه دشوار نیست، حتی اگر مدت زمان زیادی آنها را احساس نکرده باشیم. اما احساسات "بد" مانند خشم، ناراحتی، ترس و تنهایی چطور؟ به خود میگوییم این عواطف را نمیتوان به عنوان هدیه در نظر گرفت. از این گذشته، چگونه میتوانیم از چیزهایی که میخواهیم از آنها رهایی یابیم، سپاسگزاری کنیم؟!
اگر از دیدگاه مناسبی به این عواطف بنگریم، میتوانیم نسبت به آنها قدرشناس باشیم. باید به خاطر داشته باشیم که به نیرویی برتر و مهربان ایمان پیدا کردهایم و از این نیرو خواستهایم از ما مراقبت کند—و نیروی برتر ما اشتباه نمیکند. احساساتی که به ما ارزانی داشته شده، "خوب" یا "بد" دلیلی داشته است. با به خاطر سپردن این موضوع، متوجه وجود احساسات بد نمیشویم، بلکه به آموختن درسهایی از آنها پی میبریم. ایمان ما و مراقبت نیروی برتر، شهامت لازم برای رویارویی با همه احساساتی را که ممکن است هر روز بروز پیدا کند، در اختیار ما قرار میدهد.
همان طور که در اوایل دوران بهبودی شنیدیم: «نیروی برتر چیزی بیش از حد توان اداره شما را در طول یک روز به شما ارزانی نخواهد کرد.» و توانایی درک احساسات یکی از بزرگترین هدایای بهبودی است.
v
فقط برای امروز: سعی میکنم از احساسات خود استقبال میکنم و به این اعتقاد پایبندم که شهامت رویارویی با همه عواطفی را که ممکن است در زندگی من بروز پیدا کند، در اختیار دارم.
«ایمان نویافته ما در آینده به عنوان اساس مستحکمی برای شهامت عمل میکند.»
کتاب پایه
v
وقتی شروع به شرکت در جلسات میکنیم، از سایر معتادان درباره هدایایی که در نتیجه این برنامه دریافت کردهاند میشنویم، چیزهایی که قبلاً هرگز به عنوان هدیه در نظر نمیگرفتیم. یکی از این هدایا، احیای توانایی درک عواطفی است که برای مدتهای مدید با مصرف مواد مخدر نابود کرده بودیم. در نظر گرفتن عشق، شادمانی و خوشبختی به عنوان هدیه دشوار نیست، حتی اگر مدت زمان زیادی آنها را احساس نکرده باشیم. اما احساسات "بد" مانند خشم، ناراحتی، ترس و تنهایی چطور؟ به خود میگوییم این عواطف را نمیتوان به عنوان هدیه در نظر گرفت. از این گذشته، چگونه میتوانیم از چیزهایی که میخواهیم از آنها رهایی یابیم، سپاسگزاری کنیم؟!
اگر از دیدگاه مناسبی به این عواطف بنگریم، میتوانیم نسبت به آنها قدرشناس باشیم. باید به خاطر داشته باشیم که به نیرویی برتر و مهربان ایمان پیدا کردهایم و از این نیرو خواستهایم از ما مراقبت کند—و نیروی برتر ما اشتباه نمیکند. احساساتی که به ما ارزانی داشته شده، "خوب" یا "بد" دلیلی داشته است. با به خاطر سپردن این موضوع، متوجه وجود احساسات بد نمیشویم، بلکه به آموختن درسهایی از آنها پی میبریم. ایمان ما و مراقبت نیروی برتر، شهامت لازم برای رویارویی با همه احساساتی را که ممکن است هر روز بروز پیدا کند، در اختیار ما قرار میدهد.
همان طور که در اوایل دوران بهبودی شنیدیم: «نیروی برتر چیزی بیش از حد توان اداره شما را در طول یک روز به شما ارزانی نخواهد کرد.» و توانایی درک احساسات یکی از بزرگترین هدایای بهبودی است.
v
فقط برای امروز: سعی میکنم از احساسات خود استقبال میکنم و به این اعتقاد پایبندم که شهامت رویارویی با همه عواطفی را که ممکن است در زندگی من بروز پیدا کند، در اختیار دارم.