2013-11-28، 11:30
4 مرداد تسلیم بیقید و شرط
«کمک برای ما معتادان تنها وقتی شروع میشود که قادر به پذیرفتن شکست کامل باشیم. این کار ممکن است هراسآور باشد، اما اساسی است که زندگی خود را برآن ساختهایم.»
کتاب پایه
v
اکثر ما هر کاری که فکرش را میکردیم، امتحان کردهایم و حداکثر توان خود را به کار گرفتهایم تا خلأ روحانی درون خود را پر کنیم. هیچ چیز—نه مواد، نه کنترل و مدیریت، نه ارضای جنسی، پول، مال یا پرستیژ—این خلأ را پر نکرده است. ما عاجز هستیم؛ زندگی ما حداقل از جانب خود ما غیر قابل اداره است. انکار ما این حقیقت را تغییر نمیدهد.
بنابراین تسلیم میشویم؛ از نیرویی برتر میخواهیم از اراده و زندگی ما مراقبت کند. گاهی اوقات در هنگام تسلیم نمیدانیم نیرویی برتر از ما وجود دارد که میتواند سلامت عقل را به ما باز گرداند. گاهی اوقات مطمئن نیستیم خداوندی که درک میکنیم از زندگی غیر قابل اداره ما مراقبت میکند. با این حال، تردید ما واقعیت را تغییرنمیدهد: ما عاجز هستیم. زندگی ما غیر قابل اداره است. باید تسلیم شویم. تنها از طریق این کار میتوانیم خود را به قدر کافی پذیرای از میان رفتن عقاید کهنه و خرابی گذشته و ورود نیرویی برتر در زندگی خود کنیم.
v
فقط برای امروز: بیقید و شرط تسلیم میشوم. میتوانم این تسلیم را به هر اندازه که میخواهم برای خود آسان یا دشوار کنم. در هر حال، این کار را انجام میدهم.