2013-11-29، 04:01
پاک زندگی کردن 21 خرداد
«وقتی بهبود پیدا میکنیم، دیدگاه جدیدی نسبت به پاکی به دست میآوریم... زندگی میتواند به ماجرای جدیدی برای ما تبدیل شود.»
کتاب پایه
v
زندگی دوران مصرف زندگی پاکی نیست. هیچ کس این موضوع را بهتر از ما نمیداند. برخی از ما در فلاکت جسمانی به سر میبردیم و نه تنها به خود، بلکه به دیگران هم اهمیت نمیدادیم. با این حال، بدتر از هر گونه فساد خارجی، حالتی بود که از درون احساس میکردیم. کارهایی که برای تهیه مواد خود انجام میدادیم، طرز برخورد ما با دیگران و طرز برخورد ما با خود در ما احساس ناپاکی ایجاد میکرد. بسیاری از ما به یاد داریم که بسیاری از صبحها از خواب بیدار میشدیم و فقط آرزو میکردیم که برای یک بار هم که شده، بتوانیم نسبت به خود و زندگی خود احساس پاک بودن داشته باشیم.
امروز، فرصت داریم از طریق پاک زندگی کردن، احساس پاکی کنیم. برای ما معتادان، پاک زندگی کردن با قطع مصرف آغاز میشود—از این گذشته، اولین استفاده ما از کلمه "پاک" در معتادان گمنام نیز همین بوده است. اما وقتی "پاک" میمانیم و قدمها را کار میکنیم، به نوع دیگری از پاکی پی میبریم. این نوع پاکی به جای پنهان کردن یا انکار بیماری، از پذیرفتن حقیقت اعتیاد حاصل میشود. این پاکی، نشاطی است که از اعتراف خطاهای خود و جبران خسارت ناشی از آنها حاصل میشود. اعتباری است که از مجموعه ارزشهایی که در هنگام جستجوی اراده نیروی برتر برای خود پرورش میدهیم، حاصل میشود. وقتی اصول برنامه را در همه امور خود به کار میگیریم، دلیلی برای احساس ناپاکی نسبت به زندگی یا شیوه زندگی خود نداریم—پاک زندگی میکنیم و در پایان از اینکه این کار را انجام میدهیم، سپاسگزاریم.
"زندگی پاک" فقط در مورد "درستکاران" استفاده میشود. امروز، پاک زندگی کردن تنها راهی است که در اختیار داریم.
v
فقط برای امروز: احساس پاکی میکنم، چون پاک زندگی میکنم و این طریقی است که مایل به حفظ آن هستم.
«وقتی بهبود پیدا میکنیم، دیدگاه جدیدی نسبت به پاکی به دست میآوریم... زندگی میتواند به ماجرای جدیدی برای ما تبدیل شود.»
کتاب پایه
v
زندگی دوران مصرف زندگی پاکی نیست. هیچ کس این موضوع را بهتر از ما نمیداند. برخی از ما در فلاکت جسمانی به سر میبردیم و نه تنها به خود، بلکه به دیگران هم اهمیت نمیدادیم. با این حال، بدتر از هر گونه فساد خارجی، حالتی بود که از درون احساس میکردیم. کارهایی که برای تهیه مواد خود انجام میدادیم، طرز برخورد ما با دیگران و طرز برخورد ما با خود در ما احساس ناپاکی ایجاد میکرد. بسیاری از ما به یاد داریم که بسیاری از صبحها از خواب بیدار میشدیم و فقط آرزو میکردیم که برای یک بار هم که شده، بتوانیم نسبت به خود و زندگی خود احساس پاک بودن داشته باشیم.
امروز، فرصت داریم از طریق پاک زندگی کردن، احساس پاکی کنیم. برای ما معتادان، پاک زندگی کردن با قطع مصرف آغاز میشود—از این گذشته، اولین استفاده ما از کلمه "پاک" در معتادان گمنام نیز همین بوده است. اما وقتی "پاک" میمانیم و قدمها را کار میکنیم، به نوع دیگری از پاکی پی میبریم. این نوع پاکی به جای پنهان کردن یا انکار بیماری، از پذیرفتن حقیقت اعتیاد حاصل میشود. این پاکی، نشاطی است که از اعتراف خطاهای خود و جبران خسارت ناشی از آنها حاصل میشود. اعتباری است که از مجموعه ارزشهایی که در هنگام جستجوی اراده نیروی برتر برای خود پرورش میدهیم، حاصل میشود. وقتی اصول برنامه را در همه امور خود به کار میگیریم، دلیلی برای احساس ناپاکی نسبت به زندگی یا شیوه زندگی خود نداریم—پاک زندگی میکنیم و در پایان از اینکه این کار را انجام میدهیم، سپاسگزاریم.
"زندگی پاک" فقط در مورد "درستکاران" استفاده میشود. امروز، پاک زندگی کردن تنها راهی است که در اختیار داریم.
v
فقط برای امروز: احساس پاکی میکنم، چون پاک زندگی میکنم و این طریقی است که مایل به حفظ آن هستم.