2014-03-06، 12:44
منظور کنترل کردن دیگران است، کنترل مانند مواد مخدر اعتیاد آور شدیدی است و اولین اثرش ویران کردن انرژی حیات بخش ماست و ما از دوران کودکی آموخته بودم که برای کاستن ترسهایمان از کنترل و قضاوت کردن برای احساس امنیت و آرامشمان استفاده کنیم. رها کردن مردم و اجازه دادن به اینکه خودشان حق انتخاب و تصمیم گیری دارند و با تمایل خودشان هرکاری که میخواهند انجام دهند است . هر انسانی فقط برای یک روز قدرت و انرژی از خداوند میگیرد تا امور خود را خودش انجام دهد. ولی ما عادت پیدا کردیم که بدون اجازه دیگران در کارهایشان مداخله و فضولی کنیم و فکر میکردیم دیگران به اندازه کافی درک و شعور انجام کاری را ندارند و ما باید به آنها کمک کنیم و با اینکارمان همیشه عصبی و خشمگین بودیم زیرا نمی توانستیم مردم را به راه درست هدایت کنیم و آنها قدرشناس نبودند و به حرف و پیشنهاد ما گوش نمی دادند. این وابستگی در ما بقدری پیش رفته است که ما توانایی رهایی از کنترل کردن را نداریم و باید وقت و زمان زیادی بخرج بدهیم تا دیگران را کنترل نکنیم!!