2014-01-26، 01:08
اين را ميدانيم كه زندگي ما گذراست و لحظات مانند برق میگذرند و هیچ توقفي در آن نيست و هميشه مشكلاتي در اين سير و گذر زمان داشتیم و خواهيم داشت. چون بیماری ما، ما را در همان لحظه که باید حضور داشته باشیم، در جایی دیگر میبرد و ما در لحظه زندگی نمیکردیم. اين را بايد بدانيم كه مشكلات ابدي نيستند. اين مهم نيست كه مشكلي زندگيمان را مختل كند، بلكه سود بردن از اين تجربيات رفع مشکلات و حل مسائل مهم است. امروز شرايط دشوار و دردناك باعث ميشود كه واكنشي از خود نشان دهيم، كه در شرايط عادي قادر نيستيم به آن حتی فكر كنيم، مثلاً: شكست و پيروزي در كاري كه واكنشهاي متفاوتي دارد. ميدانيم كه بعضي از مشكلات قابل حل نيستند، ولي به ما صبر و شكيبايي ميآموزد. مثل تحمل غم مرگ عزيزان و ... امروز با تقسيم كردن غمها و شاديهايم در گروه از زير بار منفي انرژي آنها رها ميشوم. امروز هيچ غم و شكستي به آن بزرگي نيست كه مرا به صورت راكد در آورد و در دلمردگی نگهدارد. ما انسان هستیم و باید تلاش کنیم و در تلاشهای خود مفاهیم زندگی را درک کنیم. من برای تنبلی و تنآسایی خلق نشدهام. زنده به آنيم كه آرام نگيريم!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه