2014-01-26، 01:10
امروز در مسير بهبودي و پیدا کردن سلامتي عقل لحظهاي مكث كرده و به نداي درونم گوش ميسپارم. صدايي از درون ميگويد، مسيرت درست است. اما ذهن من ترسو است و اعتمادی به این ندا ندارد. ميگويد آيا مطمئني راهت درست است؟ شايد گونهاي ديگر باشد؟ از كجا بدانم درست است؟ امروز ميدانم كه عقل و خرد تنها یک بيمار در مسير بهبودي زياد كارآمدي ندارد. قدم دوّم متذكر ميشود، كه هر آنچه به سرت آوردي در اثر نداشتن سلامتي عقل خودت بوده است. پس به عقل بیمار و کلهی خراب خودت اعتماد نكن و براي رفع نواقص شخصیتی خودت، حتماً با راهنما و يا ديگر دوستان در برنامهی بهبودی با مشاوران خودت مشورت كن. مسير بهبودي تنها مسيري است كه به تنهايي نميشود آن را طي كرد. امروز دوستاني كه مرا دوست دارند و مرا در بهبوديم كمك ميكنند، قدرت اجرایی برنامه و من هستد. آيا باور ميكنم كه خداوند در جمع حضور دارد؟ اکنون متوجه شدهام قدرت كساني كه از اراده و انرژی خداوند تأمين ميشود، هرگز از بين نميرود! سلامتی عقل فقط با مشورت کردن تامین میشود. براي هر كاري مشورت كن!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه